احمد امین

كاروانی از كوفه برای برپایی مراسم عروسی محمد به مدینه امده آند و قرار است تا دو روز دیگر مراسم ازدواج محمد با سمانه خواهر رشید برپا شود. محمد می فهمد پیكی از بغداد آمده و خبر شهادت امام كاظم را آورده، اما پدر خبر شهادت را كتمان می كند. محمد متوجه می شود فرزندان امام كاظم علیه السلام سوگوار ایشان هستند اما پدرش علی بن ابی حمزه بطائنی و زیاد بن مروان كه موكلان امام هستند شهادت امام را مخفی می كنند. علی بن ابی حمزه مدعی است كه امام كاظم به شهادت نرسیده و امام غایب شیعیان است. زیاد بن مروان دیگر موكل امام مدعی است كه امام به شهادت رسیده و احمد بن موسی جانشین امام كاظم است. جمعیت زیادی جمع می شوند با تا احمد بن موسی بیعت كنند، احمد بن موسی بیعت جمعیت را می پذیرد.

رشید پیشنهاد می دهد، برده ای با قیمت پایین تری بخرند و با بقیه ی پول آن تجارت كنند اما محمد ابراهیم را می خرد و آزاد می كند كه سواد خواندن و نوشتن دارد ، تا در كتابت قران احمد بن موسی را یاری دهد. همین مساله باعث اختلاف رشید و محمد می شود كاروانی از كوفه برای برپایی مراسم عروسی محمد به مدینه امده اند، قرار است تا دو روز دیگر مراسم ازدواج محمد با سمانه خواهر رشید برپا شود . محمد می فهمد پیكی از بغداد امده و خبر شهادت امام كاظم را اورده، اما پدر خبر شهادت را كتمان می كند . محمد متوجه می شود فرزندان امام كاظم علیه السلام سوگوار ایشان هستند اما پدرش علی بن ابی حمزه بطائنی و زیاد بن مروان كه موكلان امام هستند شهادت امام را مخفی می كنند علی بن ابی حمزه مدعی است كه امام كاظم به شهادت نرسیده و امام غایب شیعیان است . زیاد بن مروان دیگر موكل امام مدعی است كه امام به شهادت رسیده و احمد بن موسی جانشین امام كاظم است

كاروانی از كوفه برای برپایی مراسم عروسی محمد به مدینه آمده اند. قرار است تا دو روز دیگر مراسم ازدواج محمد با سمانه خواهر رشید برپا شود. محمد می فهمد پیكی از بغداد آمده و خبر شهادت امام كاظم را آورده، اما پدر خبر شهادت را كتمان می كند. محمد متوجه می شود فرزندان امام كاظم علیه السلام سوگوار ایشان هستند اما پدرش علی بن ابی حمزه بطائنی و زیاد بن مروان كه موكلان امام هستند شهادت امام را مخفی می كنند...

رشید پیشنهاد می دهد، برده ای با قیمت پایین تر بخرند و با بقیه ی پول آن تجارت كنند. اما محمد برده ای را می خرد كه سواد خواندن و نوشتن دارد تا در كتابت قرآن احمد بن موسی را یاری دهد و همین مساله باعث اختلاف رشید و محمد می شود. كاروانی از كوفه برای برپایی مراسم عروسی محمد به مدینه آمده اند، قرار است تا دو روز دیگر مراسم ازدواج محمد و خواهر رشید برپا شود، اما محمد می فهمد پیكی از بغداد آمده و خبر شهادت امام كاظم را آورده، ولی پدر خبر شهادت را اعلام نكرده و سوروسات عروسی در خانه برپاست

رشید و محمد از جانب احمد بن موسی مامور می شوند تابرده ای را بخرند و آزاد كنند