نمایش حاتم- قسمت 5
حاتم دیگر آه در بساط ندارد و در یكی از دیدارها ادعا میكند باید همین چند كتابی كه طی سالها و با مرارت جمع كرده را هم بفروشد. رضا مانعش میشود. حاتم در دیدار بعدی، ایده مهاجرت خودش را مطرح میكند كه با مخالفت شدید رضا، به سرعت از آن منصرف می شود. رضا دوستش را مجاب میكند كه به كار تدریس زبان برگردد. حاتم با بی میلی تن میدهد....