نمایش مسافر ویژه- قسمت 2
اسد به همراهی فیروزه همسرش در گرمای ظهر تابستان، تاكسی اش را روشن می كنه و لحظه خروج همسرش بهش می گه، امشب دامادشون آقا بهراد، میهمان اونهاست و باید زودتر به منزل برگرده. اسد به اون می گه به محض رسیدن بهراد بهش زنگ بزنن تا اون خودش را سریع به منزل برسونه. باز شنیدید كه ساعت نه شب، اسد برای رساندن مسافر دربستی راهی فرودگاه امام می شه و در فرودگاه فیروزه به اون زنگ می زنه. اسد قول میده كه خودش را به منزل برسونه. همزمان مسافر زنی به نام خانم اعتمادی اونو دربست می كنه و برای اقامت اون در تهران معطل می شه. خانم اعتمادی، زمان خداحافظی، به او پیشنهاد می كنه كه یك هفته تا ده روز به صورت دربست در اختیار او باشه و اسد می پذیره. همچنین شنیدید، روزبعد، اسد با ماشینی كه شست و شو و خوشبو كرده و خودی كه آراسته و مرتب نموده، مورد توجه اعضای خانواده قرار می گیره. همه فكر می كنن برای او اتفاق خاصی افتاده است. او بی معطلی راهی می شه و ساعت ده از جلوی در هتل به خانم اعتمادی زنگ می زنه كه منتظرش ایستاده است. اون هم بین راه از اسد می خواد كه به همسرش اطلاع بده كه این چند روز دربست چه كسی است و گرنه ممكن است كه براش دردسر بشه