پخش زنده و آرشیو رادیو

نمایش جاودانگان- قسمت 5(تكرار)

پنجشنبه 4 شهریور 1400 ساعت 22:00 به مدت 30 دقیقه

اطلاعات برنامه

نمایش جاودانگان- قسمت 5(تكرار)

كارآگاهی از طرف اداره‌ عدلیه مامور می‌شود به پرونده‌ای در یكی از قصبه‌های نه‌ چندان دور از مركز رسیدگی كند. پرونده مربوط است به یك خانِ فئودال، كه با تصرف اراضی مردم بومی، آن‌ها را عاصی كرده. خان به همراه خانواده و اعوان و انصارش در قصری پرجلال و جبروت در همان قصبه سكونت دارد. كارآگاه، نیمه‌ شب و در سرمای مرگ‌ بار وارد روستا می‌شود. مردی میان‌ سال و مرموز از او استقبال می‌كند. مرد خودش را پیشخدمت شاهزاده معرفی می‌ كند و ادعا دارد مدتی دسته‌ جمعی منتظر كارآگاه بوده‌اند. پس از ساعتی، شاهزاده كارآگاه را به حضور می‌پذیرد. او اصرار می‌ كند كارآگاه با توجه به برودت هوا و ناممكن بودن اسكان در منزل بومی‌ها، در مدتی كه پیگیری این پرونده را به عهده دارد، در قصر او ساكن شود. تاكید هم می‌ ورزد كه این میزبانی نقشی در مطالبات او برای صدور حكم پرونده نخواهد داشت. كارآگاه از سر ناچاری، و با اكراه، می‌پذیرد. شب اول به گفت‌و‌گوهایی كلی می‌گذرد كه چیزی عاید كارآگاه نمی‌كند. كارآگاه پس از خوابی عمیق و بی‌سابقه، ساعت سه بعدازظهر بیدار می‌شود. گیج از آنچه بر وی گذشته، به سراغ كتاب‌های كتاب‌خانه‌ی نفیس و استثنایی شازده می‌رود. پیشخدمت به او می‌گوید شازده برای سفری نیم‌روزی از قصبه خارج شده و تا شب بازمی‌گردد. شب و همنشینی دوباره‌ كارآگاه با شازده، آشنایی بیشتر او با میزبانش را رقم می‌زند. پیداست كه مقامات مافوق اداره‌ تامینات، كارآگاه را پی نخود سیاه به این سفر كاری فرستاده‌اند. شازده از آرشیو یگانه‌اش رونمایی می‌كند. نسخه‌ای از دیوان حافظ را رو می‌كند و به عنوان هدیه به كارآگاه می‌ بخشد. كارآگاه در دوراهی اخلاقیِ پذیرش یا عدم پذیرش این تحفه قرار می‌ گیرد. در روز بعد كارآگاه كه از بلاتكلیفی كلافه شده، باز به كتابخانه پناه می‌برد، اما این بار صدایی از دل یكی از كتاب‌ ها عاصی‌اش می‌ كند. صدا او را در خواب هم رها نمی‌كند. كارآگاه كابوس‌زده، از پیشخدمت شاهزاده می‌شنود كه او باز پی كاری تا شب بیرون است. كارآگاه به‌ناچار و برای گذراندن روز تصمیم می‌گیرد گشتی در صحرای اطراف مِلك شاهزاده بزند. او كه از پیگیری منطقی امور و همكاری اهل قصبه ناامید شده، در حال راه رفتن با منظره‌ای هولناك روبه‌رو می‌شود. پسر شاهزاده با توحش تمام در حال سلاخی گوشت شكار است. تلاش كارآگاه برای پی بردن به دلیل این ماجرا، راه به جایی نمی‌برد و پسر با تمسخر و نگاه از بالا، كارآگاه را جری‌تر می‌كند. كارآگاه تصمیم جدی می‌ گیرد كه هرچه زودتر از آنجا به پایتخت برگردد، اما مشكلاتی چند مانع می‌شوند. دچار حمله‌ای عصبی می‌شود و از هوش می‌رود. وقتی به هوش می‌آید، شاهزاده را به باد انتقاد می‌گیرد كه قصد همكاری با او را ندارد و یكسره در حال اتلاف وقت است. دختر شاهزاده او را در كنجی می‌یابد و رازی را برملا می‌كند كه به شكلی توضیح‌دهنده‌ این اتفاقات غریب است. آن‌ها خانوادگی خون‌آشام هستند و جز خود دختر، الباقی حالا به خود كارآگاه هم به چشم فرصت نگاه می‌كنند. دختر به كارآگاه می‌گوید از ابتدا او را انسانی متفاوت دیده كه نباید به دست آن‌ها بیفتد...

تهیه كننده: فرشاد آذرنیا كارگردان: ایوب آقاخانی هنرمندان: محمدرضا قلمبر، علی میلانی

فهرست قطعات

كارگردان: ایوب آقاخانی تهیه كننده: فرشاد آذرنیا تنظیم برای رادیو: امیر عطا جولایی افكتور: محمدرضا قبادی فر صدابردار: فرزاد شریفی بازیگران: محمدرضا قلمبر شقایق خاكی پور علی اصغر دریایی احمد هاشمی ایوب آقاخانی علی میلانی