نمایش اندر حكایت بیژن- قسمت 7
بیژن علاقه مند به شعر و شاعریه و قراره به خواستگاری دختری بره كه عمه و شوهر عمه ش آقا فرزاد براش انتخاب كردن. اما درست در شب خواستگاری، متوجه حضور فردوسی و سعدی و پروین اعتصامی و حافظ در اتاقش میشه. اون شب قرار خواستگاری به هم می خوره. شب بعد وقتی به خواستگاری میرن، شعرا سراغ بیژن میان و بیژن شروع می كنه به حرف زدن با شعرایی كه كسی جز خودش نمی تونه اونارو ببینه. خانواده دختر به گمان اینكه بیژن دیوانه است، اونُ از خونه بیرون می كنن. شعرا تصمیم میگیرن كه به بیژن زن بدن. به پیشنهاد پروین اعتصامی بیژن به دیدار دختری به نام منیژه میره. اما وقتی بیژن داشت با منیژه حرف می زد، برادران منیژه از راه می رسن و بیژنُ كتك می زنن