فرمانده شهر
از 11 اردیبهشت از ساعت 8:45 به مدت 15 دقیقه
تابستان سال پنجاه و نه هست و خرمشهر آبستن حوادث مختلف شده. علاوه بر بمب گذاری در داخل شهر، حالا رژیم بعث هم با تقویت نیرو و استحكامات در پشت مرز فكرهایی در سر داره. محمد جهان آرا هنگام بازدید از مرز صفری، متوجه تحركات نظامی عراق می شه و...
كارگردان امیر زنده دلان تهیه كننده طیبه محمدعلی نویسنده اكبر خورد چشم افكتور محمد رضا قبادی فر صدا بردار حیدر صفدری بازیگران مهدی نمینی مقدم میر طاهر مظلومی سیما خوش چشم احمد لشینی مجید حمزه محمد رضا علی رامین پور ایمان امیر عباس توفیقی امیر زنده دلان مونا صفی ایوب آقا خانی بهادر ابراهیمی ماندانا محسنی حمید یزدانی شهریار حمزییان سعید سلطانی
-
05
خرداد 1400
-
04
خرداد 1400
-
03
خرداد 1400
-
02
خرداد 1400
-
01
خرداد 1400
-
29
اردیبهشت 1400
-
28
اردیبهشت 1400
-
27
اردیبهشت 1400
-
26
اردیبهشت 1400
-
25
اردیبهشت 1400
-
22
اردیبهشت 1400
-
21
اردیبهشت 1400
-
20
اردیبهشت 1400
-
19
اردیبهشت 1400
جنگ بین ایران و عراق شروع شده و ارتش بعث با تمام قوا و امكانات برای اشغال خرمشهر پا بر میدان گذاشته. مردم خرمشهر و پاسداران حاضر در شهر با فرماندهی محمد جهان آرا در برابر دشمن مقاومت می كنند. علاوه بر ارتش عراق، جاسوسان و منافقان هم برای نیروهای خودی دردسر ساز شدند، چنانچه منافقین با سرقت اسلحه به نوعی آب به آسیاب دشمن می ریزند. مقاومت خرمشهر در روزهای آغازین خودش هست. اما خبرهای ناگواری از خطوط مقدم جنگ به گوش میرسه. در این میان، ناخدا صمدی و دانشجویان تحت امرش داخل خرمشهر می شند تا دوش به دوش محمد جهان آرا و بقیۀ نیروها از شهر دفاع كنند. خیلی ها از خرمشهر به سمت شهرهای دیگه مهاجرت كردند. ولی ابوسیف تصمیم گرفته با ویزایی كه در دست داره همراه همسرش، سمیه به شهر بصره حركت كنه، كار خطرناكی كه احتمال وقوع هر خطری رو با خودش داره.
-
18
اردیبهشت 1400
در سی و یكم شهریور ماه سال پنجاه و نه، جنگ ایران و عراق به صورت رسمی آغاز شد و ارتش بعث از زمین و آسمان خرمشهر رو زیر آتش گرفت. اونها قصد دارند هرچه سریع تر شهر رو اشغال كنند. اما مقاومت مردم با فرماندهی محمد جهان آرا ارتش تا دندان مسلح عراق رو زمین گیر می كنه. با این حال طبق اخباری كه راشد و دیگران از خطوط جنگی می آورند، عراقی ها در حال تقویت استحكامات نظامی خود شوند تا هر چه سریع تر به انچه كه قصد دارند، یعنی اشغال كامل خرمشهر، برسند. اوضاع شهر بهم ریخته است. لحظه ای صدای انفجار و آژیر آمبولانس ها قطع نمی شه. محمد جهان آرا و پاسداران همراهش تلاش می كنند ضمن مقاومت در برابر دشمن، به مردم شهر كمك كنند تا بلكه هرچه سریع تر از خرمشهر خارج بشند. اما زیر بارش بمب و خمپاره و راكت چنین كاری سخت و حتی غیر ممكن شده.
-
15
اردیبهشت 1400
به خاطر تحركات نظامی عراق، بالاخره در سی و یك شهریور سال پنجاه و نه جنگ بین ایران و عراق شروع می شه. دشمن بعثی از زمین و آسمان خرمشهر رو زیر آتش می گیره. تعداد كشته ها و زخمی ها زیاده و لحظه ای صدای آژیر آمبولانس و انفجار قطع نمی شه. عده ای از مردم در خرمشهر موندند تا از خانه و شهرشون دفاع كنند. فرماندهی شهر در اختیار محمد جهان آراست. هر چند امكانات و مهمات زیادی در دست سپاه نیست، اما بچه های پاسدار همراه مردم در برابر ارتش تا دندان مسلح عراق مقاومت می كنند.
-
14
اردیبهشت 1400
سال پنجاه و نه هست و خرمشهر آبستن حوادث مختلف شده. علاوه بر بمب گذاری در داخل شهر، حالا رژیم بعث هم با تقویت نیرو و استحكامات در پشت مرز فكرهایی در سر داره. جاسوسان عراقی درحال شایعه پراكنی هستند و این چنین ترس و وحشت رو به دل مردم میندازند. محمد جهان آرا هنگام بازدید از مرز صفری، متوجه تحركات نظامی عراق می شه و حدس اون تبدیل به یقین می شه كه در چند روز اتفاق هایی ناگوار خواهد افتاد. برخی از مردم شهر اسباب و اثاثیۀ خودشونو بار اتومبیل می كنند و از خرمشهر خارج می شند. اما خیلی ها هاج و واج موندند كه در چند روز آینده چه اتفاق هایی خواهد افتاد.
-
13
اردیبهشت 1400
خرمشهر، كانون حوادث مختلف شده. علاوه بر بمب گذاری های داخل شهر، حالا رژیم بعث عراق در پشت مرزها نیرو و استحكامات نظامی بسیاری آماده كرده. برای محمد جهان آرا، فرمانده سپاه خرمشهر لحظه به لحظه خبر میرسه استحكامات نظامی عراق در حال افزایشِ محمد جهان آرا كه چندان امیدی به مقامات دولتی وقت نداره، مردم رو در مسجد جامع جمع می كنه و برای اون ها راجع جنگی حرف می زنه كه عن قریب اتفاق بیفته. در این میان عده ای، حرف های جهان آرا رو قبول ندارند، با این حال این جوان رشید طبق شواهد و مداركی كه داره وقوع یك جنگ تمام عیار رو پیش بینی می كنه و از زنان، كودكان و افراد سالخورده می خواد هر چه زودتر شهر رو ترك كنند و به مناطق امن تر بروند.
-
12
اردیبهشت 1400
آیت الله جمی به عنوان امام جمعۀ خرمشهر و آبادان به لب مرز میره تا با عراقیا صحبت كنه. اما فایده ای نداره. منطقه مرزی شلوغ و بهم ریخته است و منطقه برای وقوع منتظر حوادث تلخ و ناگوار لحظه شماری می كنه.
-
11
اردیبهشت 1400
تابستان سال پنجاه و نه هست و رژیم بعث عراق در پشت مرزها تحركات مشكوكی داره. محمد جهان آرا به عنوان فرمانده سپاه خرمشهر این تحركات رو زیر نظر داره....