محبوبه از برادرش وكالت تام دارد ، احد همسر محبوبه و آراد پسر بزرگش شروع به ساخت میكنند اما پس از اتمام ساختمان و استفرار محبوبه به ساختمان جدید، متوجه میشود احد و آراد با پیش فروش خانه ها مبلغ بسیار زیادی بدهكار هستند و اینك طلبكارها سراغشان آمده و محبوبه شبانه ناچار به اسباب كشی به زیر زمینی در اطراف شهر میشود، آرمین پسر كوچك خانواده كه نقشی در این ماجرا ندارد متوجه بدهكاری برادر و پدرش میشود، آراد با حیله ماشین آرمین را گرفته و میفروشد و آرمین كه هنوز پول ماشین را نپرداخته درگیر بدهی های آنها میشود، از طرفی صاحبخانه آرمین پیشنهاد خانه دار شدن به صورت تقسیط را به آرمین داده اما آرمین به خاطر بدهی های زیادش نمیتواند خانه دار شود، محبوبه متوجه میشود احد حتی منزل برادر محبوبه را نیز فروخته و تمامی اسناد به نام محبوبه امضا شده و در واقع محبوبه مجرم است، محبوبه بیهوش شده و به بیمارستان انتقال پیدا میكند برادر محبوبه كه به ایران آمده در بیمارستان به دیدار محبوبه رفته و به وی اطمینان میدهد وی را تبرئه خواهد كرد
خانه ای در گردباد
از 5 آبان از ساعت 01:00 بامداد به مدت 30 دقیقه
محبوبه از برادرش وكالت تام دارد ، احد همسر محبوبه و آراد پسر بزرگش شروع به ساخت میكنند اما پس از اتمام ساختمان و استفرار محبوبه به ساختمان جدید، متوجه میشود احد و آراد با پیش فروش خانه ها مبلغ بسیار زیادی بدهكار هستند و اینك طلبكارها سراغشان آمده و محبوبه شبانه ناچار به اسباب كشی به زیر زمینی در اطراف شهر میشود، آرمین پسر كوچك خانواده كه نقشی در این ماجرا ندارد متوجه بدهكاری برادر و پدرش میشود، آراد با حیله ماشین آرمین را گرفته و میفروشد...
سردبیر: شهلا دباغی كارگردان : محمد پورحسن نویسنده: سیمین بنایی تهیه كننده : اشرف السادات اشرف نژاد گوینده : نگین خواجه نصیر افكتور : محمد رضا قبادی فر صدابردار : رامین آریا شكوه هنرمندان : مینو جبارزاده، امیر زنده دلان، مجید حمزه، فریبا طاهری، مهدی نمینی مقدم، رامین پورایمان، بیوك میرزایی، محمد شریفی مقدم، امیرعباس توفیقی، راضیه مومیوند، سیما خوش چشم، اسدالله صمدی پور
-
10
آبان 1403
-
09
آبان 1403
محبوبه از برادرش وكالت تام دارد ، احد همسر محبوبه و آراد پسر بزرگش شروع به ساخت میكنند اما پس از اتمام ساختمان و استفرار محبوبه به ساختمان جدید، متوجه میشود احد و آراد با پیش فروش خانه ها مبلغ بسیار زیادی بدهكار هستند و اینك طلبكارها سراغشان آمده و محبوبه شبانه ناچار به اسباب كشی به زیر زمینی در اطراف شهر میشود، آرمین پسر كوچك خانواده كه نقشی در این ماجرا ندارد متوجه بدهكاری برادر و پدرش میشود، آراد با حیله ماشین آرمین را گرفته و میفروشد و آرمین كه هنوز پول ماشین را نپرداخته درگیر بدهی های آنها میشود، از طرفی صاحبخانه آرمین پیشنهاد خانه دار شدن به صورت تقسیط را به آرمین داده اما آرمین به خاطر بدهی های زیادش نمیتواند خانه دار شود، محبوبه متوجه میشود احد حتی منزل برادر محبوبه را نیز فروخته و تمامی اسناد به نام محبوبه امضا شده و در واقع محبوبه مجرم است، محبوبه بیهوش شده و به بیمارستان انتقال پیدا میكند برادر محبوبه كه به ایران آمده در بیمارستان به دیدار محبوبه رفته و به وی اطمینان میدهد وی را تبرئه خواهد كرد
-
08
آبان 1403
محبوبه از برادرش وكالت تام دارد ، احد همسر محبوبه و آراد پسر بزرگش شروع به ساخت میكنند اما پس از اتمام ساختمان و استفرار محبوبه به ساختمان جدید، متوجه میشود احد و آراد با پیش فروش خانه ها مبلغ بسیار زیادی بدهكار هستند و اینك طلبكارها سراغشان آمده و محبوبه شبانه ناچار به اسباب كشی به زیر زمینی در اطراف شهر میشود، آرمین پسر كوچك خانواده كه نقشی در این ماجرا ندارد متوجه بدهكاری برادر و پدرش میشود، آراد با حیله ماشین آرمین را گرفته و میفروشد و آرمین كه هنوز پول ماشین را نپرداخته درگیر بدهی های آنها میشود، از طرفی صاحبخانه آرمین پیشنهاد خانه دار شدن به صورت تقسیط را به آرمین داده اما آرمین به خاطر بدهی های زیادش نمیتواند خانه دار شود، محبوبه متوجه میشود احد حتی منزل برادر محبوبه را نیز فروخته و تمامی اسناد به نام محبوبه امضا شده و در واقع محبوبه مجرم است، محبوبه بیهوش شده و به بیمارستان انتقال پیدا میكند برادر محبوبه كه به ایران آمده در بیمارستان به دیدار محبوبه رفته و به وی اطمینان میدهد وی را تبرئه خواهد كرد
-
07
آبان 1403
محبوبه از برادرش وكالت تام دارد ، احد همسر محبوبه و آراد پسر بزرگش شروع به ساخت میكنند اما پس از اتمام ساختمان و استفرار محبوبه به ساختمان جدید، متوجه میشود احد و آراد با پیش فروش خانه ها مبلغ بسیار زیادی بدهكار هستند و اینك طلبكارها سراغشان آمده و محبوبه شبانه ناچار به اسباب كشی به زیر زمینی در اطراف شهر میشود، آرمین پسر كوچك خانواده كه نقشی در این ماجرا ندارد متوجه بدهكاری برادر و پدرش میشود، آراد با حیله ماشین آرمین را گرفته و میفروشد و آرمین كه هنوز پول ماشین را نپرداخته درگیر بدهی های آنها میشود، از طرفی صاحبخانه آرمین پیشنهاد خانه دار شدن به صورت تقسیط را به آرمین داده اما آرمین به خاطر بدهی های زیادش نمیتواند خانه دار شود، محبوبه متوجه میشود احد حتی منزل برادر محبوبه را نیز فروخته و تمامی اسناد به نام محبوبه امضا شده و در واقع محبوبه مجرم است، محبوبه بیهوش شده و به بیمارستان انتقال پیدا میكند برادر محبوبه كه به ایران آمده در بیمارستان به دیدار محبوبه رفته و به وی اطمینان میدهد وی را تبرئه خواهد كرد
-
06
آبان 1403
محبوبه از برادرش وكالت تام دارد ، احد همسر محبوبه و آراد پسر بزرگش شروع به ساخت میكنند اما پس از اتمام ساختمان و استفرار محبوبه به ساختمان جدید، متوجه میشود احد و آراد با پیش فروش خانه ها مبلغ بسیار زیادی بدهكار هستند و اینك طلبكارها سراغشان آمده و محبوبه شبانه ناچار به اسباب كشی به زیر زمینی در اطراف شهر میشود، آرمین پسر كوچك خانواده كه نقشی در این ماجرا ندارد متوجه بدهكاری برادر و پدرش میشود، آراد با حیله ماشین آرمین را گرفته و میفروشد و آرمین كه هنوز پول ماشین را نپرداخته درگیر بدهی های آنها میشود، از طرفی صاحبخانه آرمین پیشنهاد خانه دار شدن به صورت تقسیط را به آرمین داده اما آرمین به خاطر بدهی های زیادش نمیتواند خانه دار شود، محبوبه متوجه میشود احد حتی منزل برادر محبوبه را نیز فروخته و تمامی اسناد به نام محبوبه امضا شده و در واقع محبوبه مجرم است، محبوبه بیهوش شده و به بیمارستان انتقال پیدا میكند برادر محبوبه كه به ایران آمده در بیمارستان به دیدار محبوبه رفته و به وی اطمینان میدهد وی را تبرئه خواهد كرد
-
05
آبان 1403
محبوبه از برادرش وكالت تام دارد ، احد همسر محبوبه و آراد پسر بزرگش شروع به ساخت میكنند اما پس از اتمام ساختمان و استفرار محبوبه به ساختمان جدید، متوجه میشود احد و آراد با پیش فروش خانه ها مبلغ بسیار زیادی بدهكار هستند و اینك طلبكارها سراغشان آمده و محبوبه شبانه ناچار به اسباب كشی به زیر زمینی در اطراف شهر میشود، آرمین پسر كوچك خانواده كه نقشی در این ماجرا ندارد متوجه بدهكاری برادر و پدرش میشود، آراد با حیله ماشین آرمین را گرفته و میفروشد و آرمین كه هنوز پول ماشین را نپرداخته درگیر بدهی های آنها میشود، از طرفی صاحبخانه آرمین پیشنهاد خانه دار شدن به صورت تقسیط را به آرمین داده اما آرمین به خاطر بدهی های زیادش نمیتواند خانه دار شود، محبوبه متوجه میشود احد حتی منزل برادر محبوبه را نیز فروخته و تمامی اسناد به نام محبوبه امضا شده و در واقع محبوبه مجرم است، محبوبه بیهوش شده و به بیمارستان انتقال پیدا میكند برادر محبوبه كه به ایران آمده در بیمارستان به دیدار محبوبه رفته و به وی اطمینان میدهد وی را تبرئه خواهد كرد