از ساعت به مدت
شهاب به دلیل بالاآوردن بدهی به خانهی پدربزرگش پناه میبرد.شهاب تنها با شرط فروش تمام وسایل قدیمی زیرزمین میتواند در خانهی او پنهان شود و در نهایت میتواند پول فروش لوازم را برای بدهیاش بردارد. نصرت، او را مجبور میكند در فضای مجازی...
-
24
خرداد 1403
-
23
خرداد 1403
-
22
خرداد 1403
-
21
خرداد 1403
-
20
خرداد 1403
-
19
خرداد 1403
-
04
تیر 1399
شهاب بهخاطر بدهیهایش به خانهی پدربزرگ سختگیرش، نصرت، پناه آورده. به پیشنهاد نصرت آنها عتیقههای زیرزمین خانه را میفروشند تا هم به شهاب كمك كند هم به قولی كه برای فروش وسایلش كه از گذشته مانده، به انسیه خانم داده، شرایط ازدواجش با انسیه را فراهم كند. از طرفی انسیه میخواهد فرنوش، نوهاش، با كمك كردن به شهاب برای فروش عتیقهها، با او آشنا شود.
-
03
تیر 1399
شنیدیم شهاب بهخاطر بدهیهایش به خانهی پدربزرگ سختگیرش، نصرت، پناه آورده و به پیشنهاد نصرت عتیقههای داخل زیرزمین را برای پرداخت بدهیاش میفروشد. آنها با كمك محمود، دوست قدیمی نصرت، و فرنوش، نوهی انسیه خانم حیاط خانه را برای فروش عتیقهها آماده میكنند.
-
02
تیر 1399
شهاب بهخاطر بدهیهایش به خانهی پدربزرگ سختگیرش، نصرت، پناه آورده. نصرت به شهاب پیشنهاد میكند كه عتیقههایی در زیرزمین خانهاش دارد كه شهاب میتواند با استفاده از تكنیكهای فروش و تبلیغات خوب آنها را بفروشد و بخشی از بدهیاش را پرداخت كند.
-
01
تیر 1399
شهاب، بهخاطر بدهیهایش به خانهی پدربزرگش، نصرت، پناه میآورد. نصرت علارغم سختگیریهای بسیارش، تصمیم میگیرد به شهاب كمك كند. از طرفی نصرت با انسیه خانم، قراری گذاشته و میخواهد با كمك شهاب به وعدهاش با او نیز عمل كند.
-
31
خرداد 1399
شهاب، بهخاطر بدهیهایش به خانهی پدربزرگش، نصرت، پناه میآورد و برایش اتفاقات و ماجراهایی پیش می آید.