از ساعت به مدت
افزون بر بی خبری از خال برادر،كابوس ها شبانه خاطر فاطمه مصومه را آشفته كرده است.این نامه از رضا(ع) است برای خواهرش فاطمه،پس از خواندن این نامه عزم فاطمهه برای رفتن به سوی مرو جزم می شود...
-
27
خرداد 1400
-
26
خرداد 1400
-
25
خرداد 1400
-
24
خرداد 1400
-
23
خرداد 1400
-
22
خرداد 1400
-
13
تیر 1399
زمانی كه بانو فاطمه معصومه (سلام الله علیها) همراه شماری از برادران و برادرزادگان خود، برای دیدار با برادر گرامیشان ـ حضرت علی بن موسی الرضا (ع) ـ راهی خراسان شدند، در حدود شهر ساوه، به تحریك والی خلیفه ی عباسی، گروهی راه را بر كاروان ایشان بستند و پس از نبردی خونین بسیاری از مردان كاروان را به شهادت رساندند... در واقع مقصود والی عباسی از میان برداشتن آن حضرت بود اما چون از این طریق به مقصود خود نرسید، پیرزنی را مأمور كرد تا ایشان را مسموم كند... بیماری مزمن ایشان از یك سو و این مسمومیت از سوی دیگر، سبب شد تا آن حضرت از ادامه سفر باز بمانند... در این زمان یكی از شیعیان سرشناس قم به نام موسی بن خَزرَج، از ایشان دعوت كرد تا برای استراحت كردن، مدتی را در منزل او مهمان باشند
-
12
تیر 1399
زمانی كه بانو فاطمه معصومه (سلام الله علیها) همراه شماری از برادران و برادرزادگان خود، برای دیدار با برادر گرامیشان ـ حضرت علی بن موسی الرضا (ع) ـ راهی خراسان شدند، در حدود شهر ساوه، به تحریك والی خلیفه ی عباسی، گروهی راه را بر كاروان ایشان بستند و پس از نبردی خونین بسیاری از مردان كاروان را به شهادت رساندند... در واقع مقصود والی عباسی از میان برداشتن آن حضرت بود اما چون از این طریق به مقصود خود نرسید، پیرزنی را مأمور كرد تا ایشان را مسموم كند
-
11
تیر 1399
در سال 201 از هجرت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) بانو فاطمه معصومه (سلام الله علیها) برای دیدار با برادر گرامی خود حضرت علی بن موسی الرضا (ع) راهی خراسان شدند... در این سفر شماری از برادران و برادرزادگان آن حضرت با ایشان همراه بودند اما زمانی كه كاروانشان به شهر ساوه نزدیك شد، به تحریك والی خلیفه ی عباسی، گروهی راه را بر آن كاروان بستند و پس از نبردی خونین بسیاری از مردان كاروان را به شهادت رساندند... این خود دردی بود افزون بر درد دوری برادر، بر دل خسته ی فاطمه معصومه (سلام الله علیها) ولی با این حال باز به شوق دیدار برادر راه خود را ادامه دادند.
-
10
تیر 1399
در سال 200 بعد از هجرت رسول الله (صلی الله علیه و آل و سلم) مامون- خلیفه ی وقت عباسی- به جبر، امام علی بن موسی الرضا (ع) را به خراسان فرا خواند. هجرت امام رضا دل تنگی خواهر دردانه ی ایشان فاطمه معصومه (سلام الله علیها) را در پی داشت، تا جایی كه سبب شد آن بانوی گرامی در بستر بیماری افتند... یك سالی كه گذشت، نامه ای از جانب حضرت رضا آمد و در آن نامه، ضمن دعوت ایشان به خراسان، از آن كریمه خواستند تا طی سفر همان گونه كه زینب كبری (س) به رسوا كردن یزید همت گماردند، به رسوا كردن مامون عباسی بكوشند و بر همگان آشكار كنند كه مامون چه نیت سوئی از تحمیل ولایتعهدی به حضرت رضا، در دل دارد... آن كریمه نیز همراه چند تنی از برادران و برادرزادگان خود راهی سفر خراسان شدند... سفری از مدینه تا خراسان كه لاجرم باید از شهرها متعددی می گذشتند.
-
09
تیر 1399
بنا بر روایتی بانوی گرامی حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها، در اول ذیعقده سال 173 هجری قمری، زیر سایه ی پدر بزرگوارشان امام موسی بن جعفر (ع) و مادرشان نجمه خاتون، در مدینه چشم به جهان گشودند. افزون بر این از مرتبه علمی آن حضرت نیز حكایتی نقل كردیم. در این بخش به این خواهیم پرداخت كه ماجرای هجرت ایشان از مدینه به سوی خراسان و ورودشان به ایران از چه قرار بوده است.
-
08
تیر 1399
درباره ی علم و اجتهاد حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) روایت های متعددی در منابع تاریخی آمده است كه حكایت از این دارد كه آن حضرت در كنار پدر بزرگوارشان امام موسی بن جعفر (علیه السلام) و برادر گرامی شان امام علی بن موسی الرضا (ع) از چشمه سار علم بهره های بسیار برده اند... محدث قمی آن حضرت را از راویان موثق حدیث می دانند و اسحاقی در كتاب مهتاب اهل بیت، به نقل از منابع مُتِقَدم، در باب علم آن حضرت حكایتی آورده اند كه شنیدنی ست
-
07
تیر 1399
در این كه مادر حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) و حضرت رضا (علیه السلام) زنی عفیفه به نام نَجمه بوده، میان سیره نگاران شیعی، تقریباً اختلافی نیست اما چنان كه شیخ صدوق در «اُمالی» و قائمی در «مكتب عِالم آل محمد» آورده اند، درباره اصل و نسب ایشان میان سیره نویسان اختلاف است. برخی گفته اند او كنیزی از اهالی نوبه در شمال افریقا بوده، از این روی وی را «شَقراء نُوبیه» نامیده اند، برخی دیگر گفته اند از اهالی مارسی فرانسه بوده كه سبب شده وی را خَیزُران مَرسیه» بنامند... برخی نیز چون خواند میر در «حبیبُ السیَر» به نقل از هُشام بن احمد گفته اند: «نجمه كنیزی ایرانی بود كه حضرت موسی بن جعفر (ع) او را به جهت خدمت به مادرشان حمیده، از تاجری مغربی خریداری كردند.»