مسیر تازه

مهندس بیاتی اسكنری را اختراع كرده اما شركتی كه امتیاز را گرفته است هزینه گروه را پرداخت نكرده و بعد از فوت مهندس پناهی هیچكس پیگیر ماجرا نمیشود تا اینكه یكی از مهندسین برای مصاحبه نزد خانوم بیاتی میرود.

وحید بسیار عصبانی است چون در یزد مشكل آب دارند و كسی رعایت نمی كند تا مشكل بی آبی برطرف شود

دو جوان به ماهشهر آمده تا كارهای نصفه مهندس پناهی را به اتمام برسانند اما متوجه میشوند در پالایشگاه مدام آتش سوزی میشود تا اینكه مهندس پناهی عده ای را معرفی می كند كه آژیر خطری را ابداع كرده اند اما هیچ كدام بعد از نصب كار نمی كنند...

مشت رجب سراسیمه نزد آقای مسعودی می آید و خبر میدهد كه نخل ها را آفت زده است و دارند از بین می روند زیور خانوم نزد دو مهندس جوان میرود و از آنها كمك می خواهد تا بقیه نخل ها را نجات دهند.

مشكلات آب شیرین مردم جزیره و كمك های دو جوان كه به جزیره آمده اند تا به مردم كمك كنند.