پرویز با اینكه رفیق قدیمی نقوی بود به خاطر یك سو تفاهم قصد داشت تا به هر نحو ممكن غلامعلی نقوی و خانواده اش را آزرده خاطر كند برای همین وقتی آرش از نوه پرویز خواستگاری كرد مسائل و مشكلاتی سر راهش قرار گرفت كه باعث همه آنها پرویز خان بود اما بالاخره سیاوش اعتراف كرد كه خود او از عمو نقوی اش خواسته تا به خواستگاری وی جواب منفی بدهد.....
یك، دو، سه ..... شروع
از 28 اسفند از ساعت 8:15 به مدت 15 دقیقه
رویز از اینكه فرزندان و نوه های نقوی برای خانه تكانی در خانه ی پدرشان جمع شده اند ناراحت است و از پسرش می خواهد تا از فرزندان نقوی یاد بگیرد . . . .
كارگردان ایوب آقا خانی تهیه كننده طیبه محمد علی نویسنده شهلا دباغی افكتور محمد رضا قبادی فر صدا بردار حیدر صفدری بازیگران احمد گنجی احمد هاشمی بهناز بستان دوست سینا نیكوكار مهدی نمینی مقدم علی میلانی عباس توفیقی ناهید مسلمی محمد شریفی مقدم سیما خوش چشم فریدون محرابی مروارید كریمپور معصومه عزیز محمدی محمد رضا قلمبر مجتبی طباطبایی
-
13
فروردین 1400
-
12
فروردین 1400
پرویز تصمیم گرفته، جواب منفی ای رو كه نقوی چند سال پیش به سیاوش داده رو تلافی كنه و برای همین هم نقشه های مختلفی كشیده در حالیكه سیاوش هیچ ناراحتی ای از عمو نقوی نداره و حتی با وی قراری میذاره و درباره كارهای نادر صحبت میكنه، نقوی از سیاوش می خواد تا به پدرش واقعیت رو بگه و اینكه او قصد ازدواج با سیما رو نداشته.....
-
11
فروردین 1400
پرویز تصمیم گرفته، جواب منفی ای رو كه نقوی چند سال پیش به سیاوش داده رو تلافی كنه و برای همین هم نقشه های مختلفی كشیده یكی از اونا به دست آوردن مدال هاییه كه نقوی طی سالها در كشتی به دست آورده، قرار شد تا نادر برای خرید مدال ها اقدام كنه بدون اینكه بگه خریدار اصلی كیه، از طرفی طمع به سراغ نادر اومده و او قصد داره تا جایی كه می تونه ارزون بخره و خیلی خیلی گرون بفروشه. سیاوش به نادر مشكوكه و وقتی این رو به زبون میاره می فهمه كه خود پرویز به خوبی از حیله های نادر با خبره و....
-
10
فروردین 1400
با سرقت مدال ها پلیس به خاطر رفتار عجیب نادر به وی شك كرد و نادر دستگیر شد اما با گیر افتادن سارق اصلی او آزاد شد و چون فكر كرد سارق با پرویز سر و سری دارد با او تماس گرفت اما در كمال تعجب پرویز اصلا متوجه منظور او نشد و دوباره اعلام كرد كه هنوز خریدار مدال ها هست....
-
09
فروردین 1400
سیامك با همراهی همسر و فرزندانش توانست تا برای پدرش جشن تولد بگیره و حتی سیاوش هم بدون اینكه به پرویز بگن به ایران اومد و سیامك او رو از فرودگاه به خانه آورد اما در نزدیكی خانه با موتور سواری تصادف كردن كه رفتار عجیبی داشت. دو برادر او رو هم با خودشون به خانه بردن، جوان غریبه تونست با فریب ماهیار موتورش رو برداره و فرار كنه در حالیكه همه از كارش تعجب كردن و با حرفایی كه ماهیار زد نقوی مشكوك شد و به خانه رفت و معلوم شد كه مدال ها سرقت شده با ورود افسر پلیس به خانه و سئوال و جواب از همه از انجایی كه رفتار نادر عجیب بود، پلیس او را با خود برد
-
08
فروردین 1400
سیامك با همراهی همسر و فرزندانش توانست تا برای پدرش جشن تولد بگیره و حتی سیاوش هم بدون اینكه به پرویز بگن به ایران اومد و سیامك او رو از فرودگاه به خانه آورد اما در نزدیكی خانه با موتور سواری تصادف كردن كه رفتار عجیبی داشت. دو برادر از اونجایی كه نگران سلامتی موتور سوار بودن او رو هم با خودشون به خانه بردن، جوان غریبه سعی داشت به هر نحوی اونجا رو ترك كنه اما موفق نمی شد تا اینكه بالاخره در یك لحظه تونست با فریب ماهیار موتورش رو برداره و فرار كنه در حالیكه همه از كارش تعجب كردند و....
-
07
فروردین 1400
بالاخره سعید متوجه شد كه نادر چه نقشه ای كشیده و موضوع رو به سیما گفت و از خواهرش خواست تا مانع نادر نشه تا بلكه برای یك بار هم كه شده درس خوبی بگیره. ماهیار وقتی برای پدربزرگش غذا برد فهمید كه وی تصمیم گرفته تا برای ممانعت از آمدن خانواده نقوی با همسرش به مشهد برود. ماهیار با زرنگی و ترفندهای خاص خودش سعی كرد تا پدربزرگش را منصرف كند و در نهایت موضوع را به مادربزرگش گفت...
-
06
فروردین 1400
پرویز با قیمتی كه نادر گفت موافقت نكرد و خواست تا نقوی قیمت رو پائین بیاره و سعید خیلی اتفاقی نادر رو دم آژانس املاك پرویز دید. از سوی دیگر سیامك و همسر و فرزندانش تصمیم گرفتن تا برای اینكه صلح و آشتی رو بین دو خانواده دائمی كنن و سو تفاهم هایی رو كه توی ذهن پرویز خان به وجود اومده از بین ببرن، به مناسبت تولد پرویز جشنی رو تدارك ببینن و خانواده نقوی رو هم دعوت كنن....
-
05
فروردین 1400
پرویز بالاخره دلیل دلخوریش از نقوی را بر زبان می آورد و گله میكند كه چرا سالها پیش حاضر نشده تا با پیشنهاد ازدواج سیما و سیاوش موافقت كند و.....
-
04
فروردین 1400
پرویز كه گمان میكنه نقوی حاضر به معامله با او نیست تصمیم می گیره تا پای داماد كوچك نقوی یعنی نادر رو به ماجرا بكشه و از او می خواد تا واسطه خرید مدال ها باشه. نادر خوشحال از درخواست پرویز در رویای سودی فراوان از این داد و ستد است و به سراغ نقوی میرود، در حالیكه همسرش سیما نگران كارهای پنهانی نادر است و در این باره با برادرش سعید حرف میزند و سعید قول میدهد تا سر از كار نادر در بیاورد، از سوی دیگر پرویز خان از ماهگل می خواهد تا پس از ازدواج با آرش، چشم و گوش پدربزرگش در خانه نقوی باشد
-
03
فروردین 1400
سیامك از برادرش، سیاوش خواست تا با پدرشان پرویز تماس بگیرد. سیاوش با پرویز صحبت كرد و از او خواست تا مدال های نقوی را بخرد، اما پرویز كه فكر می كند نقوی حاضر به فروش مدال ها به او نیست، از نادر می خواهد تا این كار را برای او انجام دهد. نادر كه داماد نقوی است قول همكاری به پرویز میدهد در حالیكه نقشه می كشد تا مدال ها را ارزان بخرد و چندین برابر به پرویز بفروشد
-
02
فروردین 1400
پرویز خان برای ازدواج ماهگل با آرش شرط عجیبی گذاشت، او مدال های نقوی را به عنوان شیر بهای ماهگل طلب كرد، در حالیكه نقوی تصمیم دارد تا با پول فروش مدال ها و جوایزش برای پارك وسایل ورزشی تهیه كند. سعید بعد از با خبر شدن از شرط پرویز خان تلاش كرد تا پدرش را از فروش مدال ها منصرف كند اما اقدامش بی نتیجه بود از سوی دیگر سیاوش با پدرش پرویز تماس گرفت و از او خواست تا مدال های نقوی را بخرد، پرویز كه فكر می كند نقوی حاضر به فروش مدال ها به او نیست، نقشه جدیدی می كشد....
-
01
فروردین 1400
سیامك درباره خواسته پدرش با سعید صحبت می كند اما سعید می گوید كه پهلوان نقوی تصمیم دارد تا با فروش مدال ها، برای پارك وسایل ورزشی بخرد. سیامك تصمیم می گیرد تا از برادرش سیاوش كه خارج از ایران زندگی می كند بخواهد تا به نحوی پدرشان را از خواسته غیرمنطقی اش منصرف كند
-
30
اسفند 1399
نقوی كه در جوانی كشتی گیری به نام بوده اكنون در كهنسالی به همراه همسرش در خانه ای قدیمی زندگی میكند در حالیكه پرویز كه رفیق قدیمی اوست در همسایگی نقوی مجتمعی آپارتمانی دارد و پسر بزرگش سیامك با خانواده اش در یكی از آپارتمانهای آن مجتمع ساكن هستند. نوه بزرگ نقوی یعنی آرش قصد ازدواج با ماهگل را دارد اما پرویز برای این ازدواج شرطی سنگین تعیین كرده و از پسرش سیامك خواسته تا مدالهای نقوی را به عنوان شیربها طلب كند در غیر این صورت باید از آن ساختمان برود، از سوی دیگر نقوی تصمیم گرفته مدال هایش را بفروشد و با پول آن برای پارك وسایل ورزشی تهیه كند....
-
29
اسفند 1399
ماهگل نوه دوست قدیمی و همسایه فعلی نقوی، پرویز است. پرویز از اینكه فرزندان و نوه های نقوی برای خانه تكانی در خانه پدرشان جمع شده اند ناراحت است و از پسرش می خواهد تا از فرزندان نقوی یاد بگیرد......
-
28
اسفند 1399
غلامعلی نقوی آشنا كه در جوانی كشتی گیری به نام بوده اكنون در كهن سالی به همراه همسرش در خانه ای قدیمی زندگی می كند در حالیكه نوه بزرگش آرش قصد ازدواج با ماهگل را دارد و.....