نمایش تاب چله- قسمت 4
سرگرد عطایی اصرار بر دیدن مرشد دارد اما كلاله میگوید پدرش هیچكس را به حضور نمی پذیرد. و از طرفی چون در روز قتل سید اسد، نیما اطراف امامزاده دیده شده، سرگرد او را بازجویی میكند سپس از نیما میخواهد كه از تهران خارج نشود. میرزا نیز نامهای تهدیدآمیز كه امضای طاهر بر آن نقش بسته، دریافت میكند با این مضمون كه نباید كار بازسازی قهوه خانه ادامه پیدا كند. این در حالی است كه طاهر برای بازسازی قهوه خانه به آنجا باز میگردد و همین موضوع ماجرا را پیچیده تر میكند.