نمایش ریشه ها می مانند- قسمت 5(تكرار)
شیراله خان سران و بزرگان گوكلان را به نردین دعوت می كند تا درباره اتحاد و دوستی گفتگو كند. هر چند آنها بارها از شیراله خان آسیب دیده اند. اما بالاخره قبول می كند كه به نردین بروند وقتی به آنجا می رسند توسط نظامی های دولت قاجار و ایادی شیر اله خان محاصره می شوند خان ها ناباورانه تسلیم می شوند. اما مقتدارنه و بدون هیچ التماس و خواهشی برای نجات سرهنگ تك تك آنها را به دهانه توپ جنگی می بندد و دستور شلیك می هد. گلدی مادخان در حالیكه شعری از مختومعلی شاعربزرگ تركمن را می خواند كشته می شود. شعری از مشقت ها و ایستادگی ها مردم تركمن...