نمایش شش روایت- قسمت 5
كسی چه میدانست آخرین دیدار ما بدین سان خواهد شد ... بیا و مرا نیز با خود ببر ... دلتنگم ... دلتنگ مادر ... دلتنگ آن عطر شمعدانیها و چای قندپهلویی كه هر عصر كنار همان گلدانها برایم میریختی و در حالیكه با ذوق چای نوشیدینم را مینگریستی عشقت را نثارم میكردی ... چگونه بپذیرم زیر این سنگ سخت تو آرام آرمیده ای