نمایش در راه كشمیر- قسمت 4
سید علی همدانی به همراه دوستش عبدوس در یكی از غارهای اطراف همدان غریبه ای زخمی را ملاقات می كند كه از دست سربازان ایلخانی گریخته است. از طرفی سربازان ایلخانی برای دستگیری او شهر همدان را در تسلط خود گرفته و مردمان را آزار می رسانند. غریبه نزد دو جوان تعریف می كند كه در نبردی نابرابر با مغولان یاران خود را از دست داده و حال اگر زنده بماند قصد ادامه مبارزه با جنگجویان ظالم مغول را دارد. علی پس از مشورت با دایی خود علاءالدوله طی نقشه ای حساب شده سربازان را به غار بی بازگشت علی سرد می فرستد و غریبه مرموز را فراری می دهد. سخنان غریبه در لحظه رهایی و خداحافظی ، آتش اشتیاق سفر را در دل طلبه جوان روشن می كند