تندروی 7:40 دقیقه، ایستگاه گلشهر- قسمت 3
سیمین یكی از فروشندگان مترو است كه سرپرستی مادر و پدر پیرش را بر عهده دارد، او سه سال است تلاش می¬كند تا با اندك پس-اندازی كه كنار گذاشته، جهیزیه¬اش را خریداری كند، از طرفی محمد، نامزد سیمین و از فروشندگان مترو، در تلاش است تا بتواند پول پیش خانه¬ای را جور كند و زندگی مشتركش با سیمین را شروع كند، در حالیكه سهیلا، یكی دیگر از فروشندگان مترو به اتفاق همسرش، افشین، می¬خواهند برای درآمد بیشتر اجناسی كه می¬فروشند را تغییر دهند و به سیمین نیز اصرار میكنند تا با آنها شریك شود و چون كسبه بازار سیمین را فردی خوش حساب و مورد اعتماد می¬شناسند، وی ضامن آنها شود تا بتوانند با ضمانت او لباس تهیه كنند. سیمین برای پذیرش پیشنهاد آنها مردد می¬شود اما در نهایت ضمانت و شراكت با سهیلا و افشین را می¬پذیرد.و این آعاز دردسرهای اوست كه ...