پیرزنی به پسر و دختری می گوید به وسیله الماسی كه آن پیرزن به آنها می دهد می توانند روح همه چیز حتی اشیاء را ببینند و با روح آب و آتش و روشنایی و نان و روح سگشان به شهر یادگار بروند تا بتوانند روح پدربزرگ و مادربزرگشان را ببینند و در مسیر پرنده آبی را پیدا كنند تا...
پرنده آبی
از 14 فروردین از ساعت 22:00 به مدت 30 دقیقه
داستان تخیلی - پیرزنی به پسر و دختری می گوید به وسیله الماسی كه به آنها می دهد می توانند روح همه چیز حتی اشیاء را ببینند و به شهر یادگار بروند تا بتوانند روح پدربزرگ و مادربزرگشان را ببینند و در مسیر پرنده آبی را پیدا كنند تا...
-
11
آبان 1401
-
10
آبان 1401
پیرزنی به پسر و دختری می گوید به وسیله الماسی كه آن پیرزن به آنها می دهد می توانند روح همه چیز حتی اشیاء را ببینند و با روح آب و آتش و روشنایی و نان و روح سگشان به شهر یادگار بروند تا بتوانند روح پدربزرگ و مادربزرگشان را ببینند و در مسیر پرنده آبی را پیدا كنند تا...
-
09
آبان 1401
پیرزنی به پسر و دختری می گوید به وسیله الماسی كه آن پیرزن به آنها می دهد می توانند روح همه چیز حتی اشیاء را ببینند و با روح آب و آتش و روشنایی و نان و روح سگشان به شهر یادگار بروند تا بتوانند روح پدربزرگ و مادربزرگشان را ببینند و در مسیر پرنده آبی را پیدا كنند تا...
-
08
آبان 1401
پیرزنی به پسر و دختری می گوید به وسیله الماسی كه آن پیرزن به آنها می دهد می توانند روح همه چیز حتی اشیاء را ببینند و با روح آب و آتش و روشنایی و نان و روح سگشان به شهر یادگار بروند تا بتوانند روح پدربزرگ و مادربزرگشان را ببینند و در مسیر پرنده آبی را پیدا كنند تا...
-
07
آبان 1401
پیرزنی به پسر و دختری می گوید به وسیله الماسی كه آن پیرزن به آنها می دهد می توانند روح همه چیز حتی اشیاء را ببینند و با روح آب و آتش و روشنایی و نان و روح سگشان به شهر یادگار بروند تا بتوانند روح پدربزرگ و مادربزرگشان را ببینند و در مسیر پرنده آبی را پیدا كنند تا...
-
18
فروردین 1400
-
17
فروردین 1400
-
16
فروردین 1400
-
15
فروردین 1400
-
14
فروردین 1400
طبیب برای مداوای دختر پادشاه به قصر میرود و ندیمه اتفاقی را كه برایشان افتاده را تعریف می كند كه پرنده آبی نزد آنها آمد و....