تمام سرمایه پرویز از دست میرود. بانك، كارخانه را بخاطر بدهی، مصادره میكند و انبوهی از چك ها هم برگشت میخورند. پرویز، توسط تقوی گروگان گرفته میشود و براثر ایست قلبی فوت میكند...
در امتداد انتها
از 29 فروردین از ساعت 1:00 به مدت 20 دقیقه
بعد از فوت مدیر كارخانه ، پرویز زمانی ، مالك اصلی كارخانه ، در پی انتخاب مدیر است. رحیم ، دوست قدیمی و مشاور پرویز ، پیشنهاد میدهد برای گرفتن اعتبارهای بیشتر ، بهترست در ایام انتخابات ، حامی یكی از كاندیداها باشند...
كارگردان جواد پیشگر تهیه كننده ژاله محمد علی نویسنده روح اله نوری افكتور فاطمه حسن پور صدا بردار علی حاجی نورزی بازیگران سعیده فرضی حمید یزدانی امیر فرحان نیا علی اصغر دریایی احمد لشینی فریدون محرابی عباس شادروان
-
03
اردیبهشت 1400
-
02
اردیبهشت 1400
پرویز با پیشنهاد زیبا، 5 میلیارد وام میگیرد اما زیبا تمام پول را به حساب خودش واریز و سپس فرار میكند. كارخانه به سمت ورشكستگی میرود. اما رحیم و زیبا با دستور تقوی، قرار است نقشه دیگری را اجرا كنند....
-
01
اردیبهشت 1400
زیبا، شركتهایی جدید را برای تأمین مواد اولیه كارخانه انتخاب میكند كه همین در كیفیت محصول تأثیر منفی میگذارد و چندین كامیون از محصولات برگشت داده میشوند. و از سمتی دیگر، كاندید مورد نظرشان در انتخابات نمایندگی شهر هم رأی نیاورده است. همین، باعث درگیری لفظی پرویز و منصور میشود و پرویز، منصور را كه معاون و برادرزنش هم میباشد، اخراج میكند. از طرفی، دستهای فردی بنام تقوی در پشت ماجراها پنهان است. شهناز، همسر پرویز در آسایشگاه، فوت میكند....
-
31
فروردین 1400
پرویز با پیشنهاد زیبا، همسرش شهناز را كه دچار بیماری شده، به آسایشگاه میبرد. همچنین زیبا، شركتهایی جدید را برای تأمین مواد اولیه كارخانه انتخاب میكند كه به مذاق منصور خوش نمیاید. اما ماجرا، توسط فردی به نام تقوی طراحی شده كه رحیم و زیبا، همدست او میباشند. پرویز از زیبا خواستگاری میكند... .
-
30
فروردین 1400
پرویز، زیبا را كه اتفاقا دنبال كار میگردد، بعنوان مدیر كارخانه خود انتخاب میكند. زیبا، در مدت چند روز، با دادن تغییرات ظاهری در كارخانه، توانسته رضایت پرویز را جلب كند. اما رحیم مشاور پرویز، با زیبا همدست است. شب، پرویز با زیبا تماس میگیرد كه حال همسرش وخیم است....
-
29
فروردین 1400
بعد از فوت مدیر كارخانه، پرویز زمانی، مالك اصلی كارخانه، در پی انتخاب مدیر است. رحیم، دوست قدیمی و مشاور پرویز، پیشنهاد میدهد برای گرفتن اعتبارهای بیشتر، بهتر است در ایام انتخابات، حامی یكی از كاندیداها باشند كه منصور، معاون و برادرزن پرویز، مخالفت میكند. ماشین پرویز و همسرش در مسیر رفتن به مطب دكتر، خراب میشود و خانمی بنام زیبا، آنها را با ماشینش همراهی میكند و همین باب آشنایی پرویز و زیبا را باز میكند....