سیامك به همراه همسرش مهدیه و دخترشون در دانمارك دكترا میخونه. اون ها بدون این كه بدونن در دام سازمان مجاهدین و سیا افتادن. سیامك متوجه میشه كه ناغافل تبدیل به یه جاسوس شده و داره صمیمی ترین دوستش رو در دام سیا میندازه و عوامل سیا با دوستی با مهدیه از دهن لقی اون بیشترین بهره رو بردن. علی با مراجعه به وزارت اطلاعات درباره سیامك و پیشنهاداتش با اونها صحبت می كنه و راهنمایی می خواد. حالا سیامك تحت نظر اطلاعات ایران هم قرار می گیره. اریك سیامك رو تا حد مرگ تهدید میكنه.
علی ترتیبی می ده تا سیامك و خانواده اش به ایران فرار كنن. اون ها در خونه پدری علی پنهان می شن و باز مهدیه با غرهاش از سیامك می خواد تا از مخفی گاهشون بیرون بیان و یه سفر برن شمال....
مهره مار
از 20 شهریور از ساعت 01:00 به مدت 30 دقیقه
سیامك دردانمارك بدون آنكه بدانددردام جاسوسان سیامی افتدوازسوی دیگرنادانسته بااعضای گروهك منافقین رفاقت میكندوتبدیل به جاسوس می شودتابه آنجاكه میخواهدصمیمی ترین دوستش رابه دام سیابیندازداماباهوشیاری نیروهای اطلاعات ایران این توطئه كشف می شود
سردبیر شهلا دباغی كارگردان مهدی نمینی مقدم تهیه كننده فرشاد آذرنیا افكتور نازنین حسن پور نویسنده فاطمه حسنوند صدابردار محمدرضا محتشمی بازیگران رویا فلاحی ماندانا اصلانی شقایق خاكی پور ایوب آقاخانی رامین پورایمان صفا آقاجانی نوشین حسن زاده عبدالعلی كمالی محمد شریفی مقدم امیر فر حان نیا سیما خوش چشم نازنین مهیمنی نورالدین جوادیان سینا نیكوكار احمد هاشمی
-
31
شهریور 1400
-
30
شهریور 1400
سیامك به همراه همسرش مهدیه و دخترشون در دانمارك دكترا میخونه و از بی پولی رنج می بره. اون ها بدون این كه بدونن در دام سازمان مجاهدین و سیا افتادن. سیامك ناغافل تبدیل به یه جاسوس شده و روی حساب پولهایی كه آمریكایی ها فقط وعده اش رو دادن برای خودش مشكلات مالی بیشتری بوجود آورده.
قتل فرهاد به دستور فائزه در مطبوعات خودكشی منتشر شده. مهدیه با وجود چنین خطری در بیخ گوشش همچنان نگرانه كه سیامك یواشكی برای مادرش پول نفرسته. اریك مدام سیامك رو تهدید میكنه و او رو در منگنه گذاشته كه هر چه زودتر علی رو به چنگ اونها بندازه. دختری دانماركی به آپارتمان سیامك میاد. خودش رو نامزد فرهاد معرفی می كنه و اسناد و مداركی بدست سیامك می رسونه. سیامك تازه متوجه موقعیت خطرناك خودش می شه. -
29
شهریور 1400
سیامك به همراه همسرش مهدیه و دخترشون در دانمارك دكترا می خونه و از بی پولی خودش و خانواده اش رنج می بره. اون ها بدون این كه بدونن در دام سازمان مجاهدین و سیا افتادن و مهدیه غافل از موقعیت خطرناكی كه توش گیر افتادن همچنان با سیامك دعوای پول داره. فرهاد كه دیگه در سازمان عنصر نامطلوب به حساب میاد به دستور فائزه كشته می شه. استیو با پایان ماموریتش از دانمارك می ره و سیامك رو به اریك معرفی می كنه. اریك در اولین دیدار یك ساعت به سیامك هدیه میده...
-
28
شهریور 1400
سیامك به همراه همسرش مهدیه و دخترشون در دانمارك دكترا می خونه و از بی پولی خودش و خانواده اش رنج می بره.
آمریكایی ها با نفوذ به زندگی سیامك از همسرش هم برای اعمال نفوذ بر سیامك بهره می برند.
استیو كه در واقع یك افسر سیا در دانماركه سیامك رو برای استعدادیابی استخدام می كنه. هدف استیو علی دوست صمیمی سیامكه كه به قول سیامك مخ سایبری در ایرانه و شغل مهم و حساسی داره ولی علی حاضر به همكاری با امریكایی ها و مهاجرت از ایران نیست.
استیو برای تطمیع سیامك او رو كمك می كنه تا به همراه خانواده اش در كنفرانسی علمی در آمریكا شركت كنه. از طرفی هم فادزه خودش رو به مهدیه نزدیك می كنه تا اون ها رو جذب سازمان مجاهدین كنه. -
27
شهریور 1400
سیامك به همراه همسرش مهدیه و دخترشون كه مشكل قلبی مادرزادی داره در دانمارك دكترا می خونه. بی پولی دغدغه اصلی زندگی سیامكه. از طرفی هم سیامك بدون این كه خودش بدونه در دام نیروهای سازمان مجاهدین و سیا افتاده، فرهاد و بنفشه كه به ظاهر دوستان سیامك و مهدیه هستن در واقع مامورن و از زندگی اون ها جاسوسی می كنن. استیو سیامك رو برای استعدادیابی استخدام می كنه. هدف استیو علی دوست صمیمی سیامكه. عكسی كه سیامك در فیس بوك از خودش و دوستانش منتشر كرده امریكایی ها رو به طرف سیامك كشونده ولی علی كه به قول سیامك مخ سایبری در ایرانه و شغل مهم و حساسی داره حاضر به همكاری با امریكایی ها و مهاجرت از ایران نیست....
-
24
شهریور 1400
سیامك به همراه همسرش مهدیه و دخترشون كه مشكل قلبی مادرزادی داره در دانمارك دكترا می خونه. اون معتقده می تونه در دل هر كسی برای خودش جا باز كنه چون مهره مار داره و بی پولی دغدغه اصلی زندگی اونه، سیامك و مهدیه برای چكاپ دوره ای دختر كوچولوشون باید برن ایران. محبوبه در تدارك اومدن سیامك و خانواده اش به ایرانه كه از دهنش در میره سیامك براش پول فرستاده.
استیو از سیامك در ازای یك پول عالی دعوت به كار می كنه، استیو از سیامك می خواد تا استعدادیابی كنه و افراد با استعداد رو تشویق به مهاجرت به آمریكا كنه.
مهدیه با سیامك قهره و بشرطی آشتی می كنه كه سیامك دیگه یواشكی به مادرش پول نده.... -
23
شهریور 1400
بی پولی دغدغه اصلی سیامكه اگه پول داشته باشه هم می تونه به رویاهای خودش دست پیدا كنه و هم برای مادر عزیزیش زندگی بهتری فراهم كنه. سیامك توی تله افتاده. فرهاد فرستاده سازمان مجاهدینه و بنفشه مامور سیاست. ویزای سیامك جور شده و اون راهی یك كنفرانس علمی در آمریكاست. فائزه خودشو بجای خواهر فرهاد جا می زنه تا در نبود سیامك به بهونه كمك به بنفشه به خونه اون ها نفوذ كنه ولی بفشه زودتر موفق شده اعتماد مهدیه رو جلب كنه. بنفشه در نبود سیامك به بهونه نظافت همه كتاب ها و وسائل سیامك رو بررسی میكنه، سیامك پولی رو كه از كنفرانس می گیره توسط علی یواشكی می فرسته برای مادرش محبوبه.....
-
22
شهریور 1400
فائزه و فرهاد از نیروهای سازمان مجاهدین هستن و نقشه كشیدن كه با ریختن طرح دوستی سیامك رو جذب سازمان كنن. سیامك یه مقاله برای كنفرانسی علمی در امریكا فرستاده كه پذیرفته شده ولی كشور آمریكا بهش ویزا نمیده. استیو آمریكایی سعی می كنه به سیامك كمك كنه تا ویزا بگیره و مقاله شو در كنفرانس ارائه بده. سینا برای خریدن یك گوشی بروز برای پسرش یكی از النگوهای مادرشون محبوبه رو ازش می گیره و مهدیه و سیامك یك مهمونی خودمونی می دهند تا دو تا جوون مجرد یعنی فرهاد و بنفشه رو كه دوست جدید مهدیهاند برای ازدواج به هم معرفی كنند.
-
21
شهریور 1400
سیامك در دانمارك دكترا می خونه. مهدیه همسر سیامك و دختر كوچولوشون هم كه از یك بیماری قلبی مادر زادی رنج می بره همراهش هستن. او در سالگرد فوت یكی از دوستان دبیرستانیش عكسی از جمع دوستان صمیمی در آخرین روز دبیرستان و همون جمع بر مزار دوست از دست رفته با لباس مشكی در فیس بوك منتشر میكنه.
سینا برادر بزرگتر سیامك با كار نكردن و مشكلات مالی كه بوجود میاره سخت پدر و مادرش رو در تنگنا قرار داده.
مادر مهدیه دغدغه ازدواج دخترش مروه رو داره كه بزرگتر از مهدیه است و سیامك با دوستش فرهاد از رویاهای دور و درازش حرف می زنه. از رویای داشتن یه قایق شخصی تا اقامت آمریكا....
-
20
شهریور 1400
سیامك به همراه همسر و فرزندش در دانمارك دكترا میخواند. و بدون آنكه بداند در دام جاسوسان سیا می افتد و از سوی دیگر نادانسته با اعضای گروهك منافقین رفاقت میكند و تبدیل به جاسوس می شود تا به آنجا كه می خواهد صمیمی ترین دوستش را به دام سیا بیندازد. اما با هوشیاری نیروهای اطلاعات ایران این توطئه كشف می شود