پس از فوت خانم جون، محمود پسر كوچك خانوم جون كه با خانواده اش نزد خانوم جون زندگی میكرده، باید از خانه موروثی بلند شود این در حالی است كه همسایه ها میخواهند خانه را با مشاركت بكوبند و بسازند، پس از باز شدن وصیت نامه آنها متوجه میشوند خانوم جون خانه را به نام محمود كرده و اینك محمود با مشاركت خانه موافقت میكند اما منصور برادرش كه از جریان مشاركت باخبر میشود دلخور شده و میترسد مبادا محمود همه چیز خود را از دست بدهد محمود پس از مشاركت به شهرستانی كه دخترش در آن دانشجو است رفته و در آنجا نیز شغلی در بنگاه پیدا میكند اما پسرش با دیدن زندگی های لوكس فكری به سرش میزند و میخواهد از طریق مادرش نقشه خود را عملی كند ، آنها پدر را وادار میكنند كه خانه را بفروشد و ماشین لوكس بخرد و بخشی از پول خانه را در بانك بگذارد تا سود گرفته و خانه ای نیز اجاره كند! اما با فروختن خانه خانوم جون قیمت ها دو برابر می شود و....
خوش نشین
از 28 مرداد از ساعت 30 دقیقه بامداد به مدت 30 دقیقه
پس از فوت خانم جون، محمود كه با خانواده اش و خانوم جون زندگی می كرده، باید خانه موروثی را تخلیه كند، اما پس از خواندن وصیت نامه آنها متوجه می شوند خانوم جون خانه را به محمود بخشیده و...
📋 #سردبیر: شهلا دباغی 🎬 #كارگردان: سعیده فرضی 📑 #نویسنده: سیمین بنایی 🎧 #تهیه_كننده: مهدیه تقی زاده 🕹️ #افكتور: نرگس موسی پور 🎤 #صدابردار: جعفر جودتی 🖌️ #گرافیك: احسان پیرولیان 🎭 #هنرمندان: فریبا متخصص، نورالدین جوادیان، فریبا طاهری، قربان نجفی، شیما جانقربان، بهادر ابراهیمی، مروارید كریمپور، فرشید صمدیپور، حمید یزدانی، علی شجره
-
01
شهریور 1402
-
31
مرداد 1402
پس از فوت خانم جون، محمود پسر كوچك خانوم جون كه با خانواده اش نزد خانوم جون زندگی میكرده، باید از خانه موروثی بلند شود این در حالی است كه همسایه ها میخواهند خانه را با مشاركت بكوبند و بسازند، پس از باز شدن وصیت نامه آنها متوجه میشوند خانوم جون خانه را به نام محمود كرده و اینك محمود با مشاركت خانه موافقت میكند اما منصور برادرش كه از جریان مشاركت باخبر میشود دلخور شده و میترسد مبادا محمود همه چیز خود را از دست بدهد محمود پس از مشاركت به شهرستانی كه دخترش در آن دانشجو است رفته و در آنجا نیز شغلی در بنگاه پیدا میكند اما پسرش با دیدن زندگی های لوكس فكری به سرش میزند و میخواهد از طریق مادرش نقشه خود را عملی كند ، آنها پدر را وادار میكنند كه خانه را بفروشد و ماشین لوكس بخرد و بخشی از پول خانه را در بانك بگذارد تا سود گرفته و خانه ای نیز اجاره كند! اما با فروختن خانه خانوم جون قیمت ها دو برابر می شود و....
-
30
مرداد 1402
پس از فوت خانم جون، محمود پسر كوچك خانوم جون كه با خانواده اش نزد خانوم جون زندگی میكرده، باید از خانه موروثی بلند شود این در حالی است كه همسایه ها میخواهند خانه را با مشاركت بكوبند و بسازند، پس از باز شدن وصیت نامه آنها متوجه میشوند خانوم جون خانه را به نام محمود كرده و اینك محمود با مشاركت خانه موافقت میكند اما منصور برادرش كه از جریان مشاركت باخبر میشود دلخور شده و میترسد مبادا محمود همه چیز خود را از دست بدهد محمود پس از مشاركت به شهرستانی كه دخترش در آن دانشجو است رفته و در آنجا نیز شغلی در بنگاه پیدا میكند اما پسرش با دیدن زندگی های لوكس فكری به سرش میزند و میخواهد از طریق مادرش نقشه خود را عملی كند ، آنها پدر را وادار میكنند كه خانه را بفروشد و ماشین لوكس بخرد و بخشی از پول خانه را در بانك بگذارد تا سود گرفته و خانه ای نیز اجاره كند! اما با فروختن خانه خانوم جون قیمت ها دو برابر می شود و....
-
29
مرداد 1402
پس از فوت خانم جون، محمود پسر كوچك خانوم جون كه با خانواده اش نزد خانوم جون زندگی میكرده، باید از خانه موروثی بلند شود این در حالی است كه همسایه ها میخواهند خانه را با مشاركت بكوبند و بسازند، پس از باز شدن وصیت نامه آنها متوجه میشوند خانوم جون خانه را به نام محمود كرده و اینك محمود با مشاركت خانه موافقت میكند اما منصور برادرش كه از جریان مشاركت باخبر میشود دلخور شده و میترسد مبادا محمود همه چیز خود را از دست بدهد محمود پس از مشاركت به شهرستانی كه دخترش در آن دانشجو است رفته و در آنجا نیز شغلی در بنگاه پیدا میكند اما پسرش با دیدن زندگی های لوكس فكری به سرش میزند و میخواهد از طریق مادرش نقشه خود را عملی كند ، آنها پدر را وادار میكنند كه خانه را بفروشد و ماشین لوكس بخرد و بخشی از پول خانه را در بانك بگذارد تا سود گرفته و خانه ای نیز اجاره كند! اما با فروختن خانه خانوم جون قیمت ها دو برابر می شود و....
-
28
مرداد 1402
پس از فوت خانم جون، محمود پسر كوچك خانوم جون كه با خانواده اش نزد خانوم جون زندگی میكرده، باید از خانه موروثی بلند شود این در حالی است كه همسایه ها میخواهند خانه را با مشاركت بكوبند و بسازند، پس از باز شدن وصیت نامه آنها متوجه میشوند خانوم جون خانه را به نام محمود كرده و اینك محمود با مشاركت خانه موافقت میكند اما منصور برادرش كه از جریان مشاركت باخبر میشود دلخور شده و میترسد مبادا محمود همه چیز خود را از دست بدهد محمود پس از مشاركت به شهرستانی كه دخترش در آن دانشجو است رفته و در آنجا نیز شغلی در بنگاه پیدا میكند اما پسرش با دیدن زندگی های لوكس فكری به سرش میزند و میخواهد از طریق مادرش نقشه خود را عملی كند ، آنها پدر را وادار میكنند كه خانه را بفروشد و ماشین لوكس بخرد و بخشی از پول خانه را در بانك بگذارد تا سود گرفته و خانه ای نیز اجاره كند! اما با فروختن خانه خانوم جون قیمت ها دو برابر می شود و....