دو دانشجو تصمیم میگیرند خوابگاه و ترك كنند و چون مجرد هستند جایی رو بهشون اجاره نمیدن تا اینكه سر از خونه ی مش ماشا الا در میارن بانقشه ای كه كشیدن اتاقی وسط حیاط و اجاره میكنن اما بعدش لو میرن قمر و مشتی از اونا میخوان با خواهر زاده وبرادرزادشون كه خیلی زشت بودن عروسی كنن وگرنه ازشون شكایت میكنن در نهایت اونا تسلیم این ازدواج ناخواسته میشن وبه سزای كارشون میرسن....
از ساعت به مدت
دو دانشجو تصمیم میگیرند خوابگاه و ترك كنند و به چون مجرد هستند جایی رو بهشون اجاره نمیدن تا اینكه سر از خونه ی مش ماشا الا در میارن بانقشه ای كه كشیدن اتاقی وسط حیاط و اجاره میكنن اما بعدش لو میرن قمر و مشتی از اونا میخوان با خواهر زاده وبرادرزادشون كه خیلی زشت بودن عروسی كنن وگرنه ازشون شكایت میكنن در نهایت اونا تسلیم این ازدواج ناخواسته میشن وبه سزای كارشون میرسن..
-
28
شهریور 1403
-
27
شهریور 1403
دو دانشجو تصمیم میگیرند خوابگاه و ترك كنند و چون مجرد هستند جایی رو بهشون اجاره نمیدن تا اینكه سر از خونه ی مش ماشا الا در میارن بانقشه ای كه كشیدن اتاقی وسط حیاط و اجاره میكنن اما بعدش لو میرن قمر و مشتی از اونا میخوان با خواهر زاده وبرادرزادشون كه خیلی زشت بودن عروسی كنن وگرنه ازشون شكایت میكنن در نهایت اونا تسلیم این ازدواج ناخواسته میشن وبه سزای كارشون میرسن....
-
26
شهریور 1403
دو دانشجو تصمیم میگیرند خوابگاه و ترك كنند و چون مجرد هستند جایی رو بهشون اجاره نمیدن تا اینكه سر از خونه ی مش ماشا الا در میارن بانقشه ای كه كشیدن اتاقی وسط حیاط و اجاره میكنن اما بعدش لو میرن قمر و مشتی از اونا میخوان با خواهر زاده وبرادرزادشون كه خیلی زشت بودن عروسی كنن وگرنه ازشون شكایت میكنن در نهایت اونا تسلیم این ازدواج ناخواسته میشن وبه سزای كارشون میرسن....
-
25
شهریور 1403
دو دانشجو تصمیم میگیرند خوابگاه و ترك كنند و چون مجرد هستند جایی رو بهشون اجاره نمیدن تا اینكه سر از خونه ی مش ماشا الا در میارن بانقشه ای كه كشیدن اتاقی وسط حیاط و اجاره میكنن اما بعدش لو میرن قمر و مشتی از اونا میخوان با خواهر زاده وبرادرزادشون كه خیلی زشت بودن عروسی كنن وگرنه ازشون شكایت میكنن در نهایت اونا تسلیم این ازدواج ناخواسته میشن وبه سزای كارشون میرسن....
-
24
شهریور 1403
دو دانشجو تصمیم میگیرند خوابگاه و ترك كنند و چون مجرد هستند جایی رو بهشون اجاره نمیدن تا اینكه سر از خونه ی مش ماشا الا در میارن بانقشه ای كه كشیدن اتاقی وسط حیاط و اجاره میكنن اما بعدش لو میرن قمر و مشتی از اونا میخوان با خواهر زاده وبرادرزادشون كه خیلی زشت بودن عروسی كنن وگرنه ازشون شكایت میكنن در نهایت اونا تسلیم این ازدواج ناخواسته میشن وبه سزای كارشون میرسن....