اقتباس از كتابی به همین نام اثر محمدرضا احمدی.
محمدرضا نوجوانی سیزده ساله است كه به عشق جبهه بارها و بارها برای ثبت نام به ستاد رفته اما به خاطر سن و سال كم و جثه كوچكش هر بار او را از رفتن معاف می كننداو تصمیم میگیرد با كپی شناسنامه خواهرش كه سن بیشتری دارد و دستكاری شناسنامه برای رفتن اقدام كند و این بار موفق به اعزام می شود او وارد گردان حضرت ولیعصر شده و تا خط مبدم پیش می رود و افتخار آفرینی ها میكند....
بازمانده گردان عشق
از 29 دی از ساعت 30 دقیقه بامداد به مدت 30 دقیقه
محمدرضا نوجوانی سیزده ساله است كه به عشق جبهه بارها و بارها برای ثبت نام به ستاد رفته اما به خاطر سن و سال كم و جثه كوچكش هر بار او را از رفتن معاف می كننداو تصمیم میگیرد با كپی شناسنامه خواهرش كه سن بیشتری دارد و دستكاری شناسنامه برای رفتن اقدام كند و این بار موفق به اعزام می شود او وارد گردان حضرت ولیعصر شده و تا خط مبدم پیش می رود و افتخار آفرینی ها میكند
كارگردان : بهرام سروری نژاد نویسنده : معصومه پاكروان تهیه كننده : مهدیه تقی زاده افكتور : محمدرضا قبادی فر صدابردار : محمدرضا محتشمی هنرمندان : حمید یزدانی ابیانه، نوشین حسن زاده، مونا صفی، نگین خواجه نصیر، امیر زنده دلان، مجتبی طباطبایی، مجید سهرابی، سینا نیكوكار، امیرعباس توفیقی، بهرام سروری نژاد، ماكان رضایی پور
-
03
بهمن 1403
-
02
بهمن 1403
اقتباس از كتابی به همین نام اثر محمدرضا احمدی.
محمدرضا نوجوانی سیزده ساله است كه به عشق جبهه بارها و بارها برای ثبت نام به ستاد رفته اما به خاطر سن و سال كم و جثه كوچكش هر بار او را از رفتن معاف می كننداو تصمیم میگیرد با كپی شناسنامه خواهرش كه سن بیشتری دارد و دستكاری شناسنامه برای رفتن اقدام كند و این بار موفق به اعزام می شود او وارد گردان حضرت ولیعصر شده و تا خط مبدم پیش می رود و افتخار آفرینی ها میكند....
-
01
بهمن 1403
اقتباس از كتابی به همین نام اثر محمدرضا احمدی.
محمدرضا نوجوانی سیزده ساله است كه به عشق جبهه بارها و بارها برای ثبت نام به ستاد رفته اما به خاطر سن و سال كم و جثه كوچكش هر بار او را از رفتن معاف می كننداو تصمیم میگیرد با كپی شناسنامه خواهرش كه سن بیشتری دارد و دستكاری شناسنامه برای رفتن اقدام كند و این بار موفق به اعزام می شود او وارد گردان حضرت ولیعصر شده و تا خط مبدم پیش می رود و افتخار آفرینی ها میكند....
-
30
دی 1403
اقتباس از كتابی به همین نام اثر محمدرضا احمدی.
محمدرضا نوجوانی سیزده ساله است كه به عشق جبهه بارها و بارها برای ثبت نام به ستاد رفته اما به خاطر سن و سال كم و جثه كوچكش هر بار او را از رفتن معاف می كننداو تصمیم میگیرد با كپی شناسنامه خواهرش كه سن بیشتری دارد و دستكاری شناسنامه برای رفتن اقدام كند و این بار موفق به اعزام می شود او وارد گردان حضرت ولیعصر شده و تا خط مبدم پیش می رود و افتخار آفرینی ها میكند....
-
29
دی 1403
اقتباس از كتابی به همین نام اثر محمدرضا احمدی.
محمدرضا نوجوانی سیزده ساله است كه به عشق جبهه بارها و بارها برای ثبت نام به ستاد رفته اما به خاطر سن و سال كم و جثه كوچكش هر بار او را از رفتن معاف می كننداو تصمیم میگیرد با كپی شناسنامه خواهرش كه سن بیشتری دارد و دستكاری شناسنامه برای رفتن اقدام كند و این بار موفق به اعزام می شود او وارد گردان حضرت ولیعصر شده و تا خط مبدم پیش می رود و افتخار آفرینی ها میكند....