امین مردی پنجاه ساله است كه درست روز آزمایش قبل از عقد خود می فهمد اچ ای وی مثبت است و پذیرش این مساله برای او بسیار سخت است و به دنبال علت ابتلای خود می گردد و در این مسیر با بیماری ایدز و بیمارن مبتلا آشنا می شود....
از ساعت به مدت
امین مردی پنجاه ساله است كه درست روز آزمایش قبل از عقد خود می فهمد اچ ای وی مثبت است و پذیرش این مساله برای او بسیار سخت است و به دنبال علت ابتلای خود می گردد و در این مسیر با بیماری ایدز و بیمارن مبتلا آشنا می شود...
-
11
آذر 1401
-
10
آذر 1401
امین مردی پنجاه ساله است كه درست روز آزمایش قبل از عقد خود می فهمد اچ ای وی مثبت است و پذیرش این مساله برای او بسیار سخت است و به دنبال علت ابتلای خود می گردد و در این مسیر با بیماری ایدز و بیمارن مبتلا آشنا می شود....
-
09
آذر 1401
امین مردی پنجاه ساله است كه درست روز آزمایش قبل از عقد خود می فهمد اچ ای وی مثبت است و پذیرش این مساله برای او بسیار سخت است و به دنبال علت ابتلای خود می گردد و در این مسیر با بیماری ایدز و بیمارن مبتلا آشنا می شود....
-
08
آذر 1401
امین مردی پنجاه ساله است كه درست روز آزمایش قبل از عقد خود می فهمد اچ ای وی مثبت است و پذیرش این مساله برای او بسیار سخت است و به دنبال علت ابتلای خود می گردد و در این مسیر با بیماری ایدز و بیمارن مبتلا آشنا می شود....
-
07
آذر 1401
امین مردی پنجاه ساله است كه درست روز آزمایش قبل از عقد خود می فهمد اچ ای وی مثبت است و پذیرش این مساله برای او بسیار سخت است و به دنبال علت ابتلای خود می گردد و در این مسیر با بیماری ایدز و بیمارن مبتلا آشنا می شود....
-
06
آذر 1401
امین مردی پنجاه ساله است كه درست روز آزمایش قبل از عقد خود می فهمد اچ ای وی مثبت است و پذیرش این مساله برای او بسیار سخت است و به دنبال علت ابتلای خود می گردد و در این مسیر با بیماری ایدز و بیمارن مبتلا آشنا می شود....
-
05
آذر 1401
امین مردی پنجاه ساله است كه درست روز آزمایش قبل از عقد خود می فهمد اچ ای وی مثبت است و پذیرش این مساله برای او بسیار سخت است و به دنبال علت ابتلای خود می گردد و در این مسیر با بیماری ایدز و بیمارن مبتلا آشنا می شود....
-
12
آذر 1400
-
11
آذر 1400
-
10
آذر 1400
-
09
آذر 1400
-
08
آذر 1400
-
07
آذر 1400
-
06
آذر 1400
امین مردی پنجاه ساله است كه درست روز آزمایش قبل از عقد خود می فهمد اچ ای وی مثبت است و پذیرش این مساله برای او بسیار سخت است و به دنبال علت ابتلای خود می گردد و در این مسیر با بیماری ایدز و بیمارن مبتلا آشنا می شود.
-
14
آذر 1399
رعنا بالاخره امینو تو پارك پیدا می كنه و امین میخواد بهش بگه چرا و به چه علتی اونو سه روز قبل از مراسم عقد كنون تنها گذاشته و به اینجا پناه آورده
-
13
آذر 1399
امین پیش آقای شایسته میاد و از اون میخواد تو راه مبارزه با این بیماری كمكش كنه. شایسته داستان زندگی خودش و اینكه چطور به ایدز مبتلا شده و نحوه ی بدست آوردن سلامتی شو برای امین تعریف می كنه و از اون میخواد برای درمان و آموزش مراقبتهای این بیماری به كلینیك درمانی كه دختر ها و خانمش اونو اداره می كنن بیاد.
-
12
آذر 1399
امین به توصیه آقای شایسته اول نزد مشاور و بعد هم پیش خونواده اش میاد و به اونا میگه بخاطر بیماری خاصی كه در برگه آزمایشش نشون داده شده، فعلا نمی تونه با رعنا ازدواج كنه. اما راجع به اچ ای وی مثبت و ابتلای به ایدز حرفی به خونواده نمیزنه.. پدر و مادر امین هم به نزد رعنا میان و بهش میگن اگه میخواد دلیل دوری امینو از زبون خودش بشنوه، برای دیدن اون به پارك شقایق جایی كه امین همراه آقای شایسته است بره و اونو ببینه و..
-
11
آذر 1399
امین دوباره به پارك بر میگرده تا با آقای شایسته همون پیرمردی كه نشون روبان قرمز ایدزو روی گرمكنش نصب كرده بود راجع به این بیماری و تا این حد راحت و جسور بودن این فرد مبتلا، حرف بزنه. اما شایسته بهش میگه قبل از حرف زدن با اون و هر تصمیم دیگه ای باید از پزشك مشاورش راهنمایی بگیره و بعد هم این مساله رو با خونواده اش در میون بذاره و...
-
10
آذر 1399
امین وقتی می فهمه اچ ای وی مثبته از ناراحتی به خونه برنمیگرده و برای فرار از سرمای شب به آلونك عینی ضایعاتی كه زیر پل كنار پارك شهره پناه میبره، اما بهمراه عینی توسط مامورها دستگیر میشه.. پدرو مادرش برای آزادی اون به كلانتری میان و میخوان بدونن امین بخاطر چه جرمی اینجاست.. اما امین نمی تونه به اونا بگه عینی ضایعاتی كه اسیر مواد مخدره، هم مثل اون مبتلا به ایدزه و ...
-
09
آذر 1399
امین نمی تونه با این راز به خونه برگرده. اون توی پارك نشسته و تصمیم گرفته شب رو همونجا بخوابه. اول با پیرمردی ورزشكار به اسم شایسته آشنا میشه كه خیلی راحت روبان قرمزش رو روی گرمكناش نصب كرده و به امین میگه اونم اچ ای وی مثبته و ازش میخواد همراه با اون ورزش كنه. اما امین كه نمی تونه به شایسته و تا این حد صادق بودن شخصی اعتماد كنه، برای فرار از سرما پیش عینی ضایعاتی میره كه زیر پل همون پارك آلونكی برای خودش دست و پا كرده و حین صحبت با عینی ضایعاتی می فهمه كه اونم به ایدز مبتلاست و باعث ابتلای همسر و بچه ی كوچیكش هم شده. وقتی مامور گشت شب به سراغ اونها میاد، عینی فرار می كنه و امین رو همونجا تنها میذاره و....