نمایش رفیق سفید پوش- قسمت 6(تكرار)
دكتر محجوب خانوادهاش را با خانوادهی خانم سلیمانی- یكی از پرستاران بیمارستان- روانهی اصفهان كرده ولی پرستار كه با ترافیك جاده روبرو می شود و می بیند كه در زمان مشخص برای مراسم تشییع پدر شوهرش به اصفهان نمی رسد برمی گردد و همسر و دختر دكتر محجوب به تنهایی بقیهی راه را ادامه می دهند. خانم سلیمانی با مجروجی مواجه می شود كه فشار خونش خیلی پایین است و تپش قلب دارد. او وضعیت بیمار را غیرعادی می داند و به دكتر سماواتی گزارش می دهد ولی دكتر سماواتی كه از زمان شروع جنگ و مشكلات بعدیاش به شدت عصبی ست علایم بیمار را عادی می داند و چندان توجهی نمی كند. از طرفی پروانه عظیمی برای كمك كردن به خروج خانوادهی زن جنوبی از آبادان سراغ آنها می رود ولی زن میگوید كه شوهرش به جبهه رفته و خودش هم تصمیم دارد در آبادان بماند.