نمایش رفیق سفید پوش- قسمت 5(تكرار)
دكتر محجوب خانوادهاش را با خانوادهی خانم سلیمانی یكی از پرستاران بیمارستان روانهی اصفهان كرده ولی پرستار كه با ترافیك جاده روبرو می شود و می بیند كه در زمان مشخص برای مراسم تشییع پدر شوهرش به اصفهان نمی رسد برمی گردد و همسر و دختر دكتر محجوب به تنهایی بقیهی راه را ادامه می دهند. خانم سلیمانی ب امجروجی مواجه میشود كه فشار خونش خیلی پایین است و تپش قلب دارد. او وضعیت بیمار را غیرعادی می داند و به دكتر سماواتی گزارش می دهد ولی دكتر سماواتی كه از زمان شروع جنگ و مشكلات بعدیاش به شدت عصبی ست علایم بیمار را عادی می داند و چندان توجهی نمی كند. از طرفی پروانه عظیمی برای كمك كردن به خروج خانوادهی زن جنوبی از آبادان سراغ آنها می رود ولی زن می گوید كه شوهرش به جبهه رفته و خودش هم تصمیم دارد در آبادان بماند.