نمایش پلاك سیزده- قسمت 6
جمال و ریحانه بالاخره به عقدِ هم در میان، اما درست در لحظه ورود به خانه، جمال از بالای پلّهها سقوط كرده و استخوانِ رانِ پاش می شكنه. جمال زمین گیر شده و در خانه بستری است و از پایِ شكسته اش وزنه آویزانه. از اونجا كه بچههاش با او اتمامِ حجّت كردن، نمیتوانه روی كمك اونها حساب كنه، و تنها كسی رو كه داره، ریحانه است و ریحانه هم از شوربختیِ جمال، خیلی نمیتونه با او همدلی كنه و همدمِش باشه... در طرفِ دیگرِ ماجرا، با دو جوانِ معتاد و كارتن خواب آشنا می شیم، میلاد و ناصر. اون دو بر سرِ مقداری مواد با هم درگیری پیدا كردن و ناصر كه جنسش توسط میلاد به سرقت رفته، در به در دنبالِ اوست...