نمایش شیرینی پزون- قسمت 6
دو روز مانده به عید و اصغرآقا و خانواده اش كه از همه جا رونده و مونده شده اند، تصمیم می گیرند شیرینی عید را مثل هرسال از قنادی بخرند. اصغر آقا به هرقنادی كه میرود دیگر سفارشی قبول نمیكنند. اصغرآقا مستاصل به خانه می آید و جریان را به یزدان خانم و بقیه میگوید و همه به تكاپو می افتند كه چكاركنند یزدان خانم یاد آقا حشمت و طلعت خانم همسایه شان می افتد كه شیرینی های عید خوبی میپزند ولی با آنها مشكل دارند چون پسرشان را برای ازدواج با گل بانو نپذیرفته اند و جواب رد به آنها داده اند.