نمایش سفر عشق- قسمت 3
سوفی برخلاف میل مادرش كه همیشه می خواست او رو از ایران و ایرانی ها دور نگه داره، با پسری ایرانی به نام فرهاد ازدواج كرد، فرهاد و سوفی بعد از مدتی فهمیدند كه نمی تونن بچه دار بشن و این در حالی بود كه فرهاد گرفتاری كاری و مالی داشت. و دلش هم نمی خواست كه مادرش از موضوع ناباروی اونا مطلع بشه. در حالیكه سوفی كه نمی تونست بفهمه چرا فرهاد این موضوع رو از مادرش پنهان می كنه، همه چیز رو به زری گفت و زری بعد از صحبت با دختر عموی فرهاد از پسرش خواست تا برای درمان به ایران بیان . از طرف دیگه فرهاد برای حل مشكلشون با كیت مادر سوفی صحبت كرد و از او خواست تا به سوفی كمك كنه، اما كیت با لجبازی گفت كه سوفی باید از فرهاد جدا بشه.