نمایش زنده بیدار- قسمت 5
من یحیا هستم. همسرم صبا سماوات كه به خاطر یك عارضه مغزی توان حركت را از دست داده، كار كوچك و موقتی توی یك كتاب فروشی قدیم پیدا كرد. در مغازه كتابفروشی حنیف، صبا وظیفه داشت تا صفحه های پراكنده كتاب خطی ارزشمندی رو كه نسخه منحصر به فردی از كتاب زنده بیدار به روایت پورسینا بود، از نو صحافی كنم. نسخهیخطی شامل تاریخچههای زیادی می شه كه هر كدام از صاحبان قبلی كتاب در مورد نحوه به دست آوردن اون نوشته اند و ثمرات محتوای كتاب را در زندگی خود تجربه كردند. اینا رو صبا برام تعریف كرده. كار صحافی كتاب پیش میرود اما همزمان بیماری صبا عود میكنه. دیروز پیش از تحویل نسخه نهایی به سفارشدهنده، صبا دچار تشنج شد و رسوندمش بیمارستان.