سفر دور و دراز به وطن- قسمت 3
فرهاد كه به تازگی در كتابخانه ی دانشگاه مشغول به كار شده در مخزن كتابخانه دفتری پیدا میكند كه در پیشگفتارش مدعی شده از روی كتابی خطی رونویس شده است. كتاب درباره ی معین الدین است كه سالها عزلت گزیده و دور از مردم به ریاضت پرداخته است او رؤیای می بیند كه به او میگوید برای یافتن حقیقت به آنسوی دریاها برود. همزمان با این اتفاق، برادر او ناصرالدین كه تاجر است برای وداع با او می آید و میگوید راهی سفر دریایی پرخطریست . هرچه معین اصرار می كند برادر نمیپذیرد اورا همراه ببرد چرا كه سفر را برای او كه سالها دور از وقایع بوده خطرناك می داند. معین الدین با سماجت خود را به كشتی میرساند. در دریا با وقایع بسیار روبرو میشوند از جمله عبور از دریایی كه فصلی از سال در سیاهی مطلق فرو می رود و هركه در دریا باشد را به كام مرگ میفرستد . آنها باید پیش از رسیدن سیاهی از دریا عبور كنند اما طوفان و حمله ی دزدان دریایی آنها را از ادامه ی راه باز میدارد در حمله ی دزدان كشتی بان كشته میشود و ناصرالدین هم مجروح شده عملاً معین الدین در شرایطی قرار میگیرد كه مسئولیت جان كشتی نشینان را به عهده بگیرد او دزدان را متقاعد می كند كه به شرطی كه آنها را از دریای ظلام دور كند دست از حمله به كشتی بردارند ..... كشتی به سلامت از دریا عبور می كند و معین الدین گمان می كند حقیقت را یافته است و حقیقت انسان را در پذیرش مسئولیت ومهار نفس همزمان با هم می بیند. لازم به ذكراست كه حوادث عجیب این كتاب از كتاب " عجایب المخلوقات" برداشت شده است.