درفشی از پولاد و آتش- قسمت 2
در دورانی كه ضحاك بیدادگر به یاری اهریمن بر سرزمین ایران چیره شده بود ، مردی به نام كاوه كه آهنگری ساده بود با هجده پسرش زندگی میكرد . ضحاك برای خوراك ارهایی كه بردوش او زندگی میكردند جان مردان ایرانی را میگرفت او هفده پسر كاوه را قربانی كرد . اینگونه بود كه كاوه ی دادخواه خونش به جوش آمد و بر علیه او طغیان كرد. كاوه به نزد فریدون از نوادگان بسایر جوان جمشید رفت . فریدون به یاری كاوه بر ضحاك شوریدند و آن بیدادگر را سرنگون كردند و بار دیگر ندای آزادی در سرزمین ایران طنین انداز شد.