لاله در نتیجه اتحاد نامیمونی كه بین تاجما و جهانگیر برقرارشد بالاخره به عقد روزبه در آمد و همراه با جهانگیر و برادرش به خانه ای نقل مكان می كند كه در تعلق حزب توده و محل گردهمایی اعضای آن است. این پیوند ناخواسته از چشم ارسلان دور نمی ماند اما مخالفت او به جایی نمی رسد. از طرفی سایه سنگین فرهاد میرزا و نوچه اش عسگر سرخور در اطرف خانه آغازگر روزهای دشواری است.....
سال های سربی
از 9 مرداد از ساعت 01:00 به مدت 30 دقیقه
تاجمااگرچه عروس خانواده قجری است اماامورات زندگی اووفرزندانش ازطریق چاپخانه پدری اش می گذرد.مسائل واختلافات بین افرادخانواده منجربه اتفاقاتی می شود كه بارویداد های مستندسیاسی واجتماعی گره می خورد،زمینه هاوعلل كودتای 28 مردادرابیان میكند...
سردبیر مجید نظری نسب كارگردان جواد پیشگر تهیه كننده شهریار كرمی افكتور محمدرضا قبادی فر نویسنده مرضیه رشیدبیگی صدابردار جعفر جودتی بازیگران شهین نجف زاده مونا صفی محمد رضاعلی عبدالعلی كمالی رامین پورایمان رویا فلاحی راضیه مومیوند علی میلانی محمدرضا قلمبر محمد شریفی مقدم سوسن مقصودلو شیرین سپهراد ایوب آقاخانی شهریار حمزیان مهرداد مهماندوست
-
27
مرداد 1400
-
26
مرداد 1400
زخمی شدن جهانگیر و روند رویدادهای سیاسی منجر به آن شد كه جهانگیر و روزبه برای مدتی در خانه تاجما ماندگار شوند. تاجما دور از چشم دیگران از جهانگیر خواست تا مقدمات ازدواج لاله و روزبه را فراهم كند. از طرفی فرهاد میرزا تنها فرزند تاجما باگذشت ده سال به نزد مادرش آمد و به عنوان تنها مالك قانونی خانه، ازتاجما و مونس خواست تا هرچه زودتر خانه را خالی كنند....
-
25
مرداد 1400
جهانگیر برادر لاله تحت تاثیر آشنایی با شفق به حزب توده پیوسته و اینك تلاش دارد تا با صحبت ها و نظرات سیاسی خود بر ذهن لاله تاثیر بگذارد او در این راه از دوست خود روزبه كمك می گیرد و امید دارد كه بتواند باعث پیوند لاله و روزبه شود. این در حالی است كه لاله هیچ تمایلی به روزبه ندارد. از طرفی روند رویدادهای سیاسی منجر به قیام سی تیر می شود. در این میان جهانگیر زخمی و به چاپخانه ارسلان پناهنده می شود.....
-
24
مرداد 1400
لاله دختر خوانده مونس و ارسلان كه به سن هجده سالگی رسیده، با گرما و سرزندگی خود به خانه تاجما رونق داده است. جوانه های ظن و بدگمانی را در دل تاجما كاشته است و او كه از صمیمیت ارسلان و لاله بیمناك است دست به دامان منور السلطنه می شود تا با یافتن خواستگاری مناسب برای لاله اسباب رفتن او را از خانه مهیا كند.....
-
23
مرداد 1400
ماجرا از سال های پایانی حكومت رضا شاه آغاز شد و روند رویداد های سیاسی كشور بر آنچه در خانه تاجما می گذشت بی تاثیر نبود. از ازدواج پنهانی مونس و ارسلان تا به زندان افتادن ارسلان و رهایی او در شهریور 1320. مرگ آفاق و احساس ندامت تاجما و ماندگار شدن لاله به عنوان فرزند خوانده مونس و ارسلان با رونق چاپخانه همراه شد و نهایتا زندگی این خانواده را وارد فصل تازه ای كرد.....
-
20
مرداد 1400
با مرگ آفاق و احساس ندامت تا جما. فصل تازه ای در زندگی ارسلان و مونس آغاز می شود. تاجما كه خود را در مرگ آفاق مقصر می داند. خلق و خوی سرد و قهر آلودش را كنار گذاشته و به ارسلان اجازه می دهد تا با خرید ماشین چاپ سربی به امور چاپخانه رسیدگی كند از طرفی مونس كه از محبت مادری محروم مانده با دیدن لاله دخترك هفت ساله و خجالتی اوستا كاظم به او علاقمند می شود این علاقمندی به اندازه ای است كه حتی بعد از پایان تعمیرات خانه، اوستا كاظم می پذیرد تا لاله را هفته ای یك بار برای ملاقات با مونس به خانه بیاورد . این قول و قرار هفتگی با مخالفت جهانگیر پسر اوستا كاظم رو به رو می شود او كه نوجوانی پانزده ساله و مغرور است، محبت مونس به خواهرش را تحقیر آمیز و از سر ترحم می داند. از طرفی ارسلان كه از طریق اوستا جعفر با خبر شده بود شفق سراغ او را می گیرد منتظر فرصتی بود تا خشم خود را به رفیق بی مرامش شفق، نشان دهد این رویارویی با آمدن شفق به درب خانه تاجما اتفاق افتاد. شفق كه تلاش داشت با ردیگر ارسلان را به ورود و همراهی با جریانات سیاسی تشویق كند با برخورد سرد و سخت ارسلان رو به رو می شود. ارسلان با صراحت به شفق می گوید كه رفاقتشان به پایان رسیده. این مشاجره از چشم جهانگیر پانزده ساله دور نمی ماند. جهانگیر كه ازمونس و ارسلان و تاجما به خاطر جلب محبت لاله دل خوشی ندارد. جذب تفكرات شعار زده و گفتار ضد اشرافیت شفق می شود. تا اینكه در یك جمعه برفی و سرد كه لاله برای دیدن مونس به خانه رفته است. جهانگیر دم خانه می آید و با اكراه از ارسلان می خواهد تا برای مدتی لاله را درخانه خود نگه دارند زیرا صاحبخانه آنها را ازخانه بیرون كرده و اوستا كاظم در مشاجره ای كه با صاحبخانه داشته مجروح شده. در واقع جهانگیر چاره ای ندارد جز آنكه لاله را نزد ارسلان و مونس بگذارد....
-
19
مرداد 1400
تاجما با خرید ماشین چاپ سربی توسط مونس و ارسلان موافقت كرد. از طرفی اوستا كاظم بنا همراه با دختر شش ساله اش برای تعمیر و بنایی به خانه آمدند. مونس كه از محبت مادری محروم مانده با دیدن لاله دخترك هفت ساله و خجالتی اوستا كاظم به او علاقمند می شود. از طرفی ارسلان از طریق اوستا كاظم با خبر می شود شفق مدتی است در اطرف چاپخانه پرسه می زند و سراغ او را می گیرد. ارسلان كه شفق را مسبب اصلی به زندان افتادن و مشكلات ناشی از آن می داند، با شنیدن این خبر خشمگین می شود....
-
18
مرداد 1400
رابطه سرد و قهر آلود تاجما و دختر و دامادش علیرغم تلاش مونس و ارسلان برای جلب محبت تاجما بی فایده می ماند. تا آنكه سقف آب انبار خانه بر سر مونس فرو می ریزد و تاجما به تعمیر و باز سازی خانه رضایت می دهد. در این میان مونس تصمیم می گیرد پنهان از چشم مادر، با فروش زیورآلاتش، یك دستگاه چاپ سربی برای چاپخانه بخرد. ارسلان اما مخالف این پنهان كاری است و در چنین وا نفسایی است كه یك نفر از جانب منور السلطنه به خانه می آید و خبر می دهد كه آفاق مستخدم قدیمی خانه در بستر مرگ است....
-
17
مرداد 1400
با رسیدن شهریور 1320 و ورود متفقین به ایران و خلع رضا شاه از قدرت، دامنه ناامنی و گرانی و قحطی در كشور گسترده می شود. با روی كار آمدن فرزند رضا شاه حكومت برای جلب رضایت مردم اقدام به آزاد كردن زندانیان سیاسی می كند و در چنین شرایطی است كه ارسلان بعد از هفت ماه به خانه باز می گردد. تاجما اما همچنان از او خشمگین است. نمی خواهد ارسلان را به خانه راه دهد. این در حالی است كه مونس خود را مالك بخش عمده ای از خانه پدری می داند و از ارسلان می خواهد تا گوش به سخنان گزنده مادرش ندهد و با یكدیگر در همان خانه به زندگی مشتركشان ادامه دهند....
-
16
مرداد 1400
ارسلان و مونس پنهان از چشم تاجما و سایر اعضای خانواده با یكدیگر ازدواج كردند به این امید كه پس از اتمام دانشكده ارسلان و بدست آوردن شغلی مناسب دیگران را از این ازدواج آگاه كنند. آفاق مستخدم لال خانه تنها كسی بود كه از این راز خبر داشت. اما نقشه مونس و ارسلان با دستگیری ارسلان در جلسه ای كه توسط گروه های سیاسی چپ گرا، برگزار شده بود نقش بر آب شد. از طرفی با هجوم امنیه به خانه تاجما و خبر دستگیری ارسلان راز او و مونس فاش شد و تاجما بهت زده و خشمگین از این پنهان كاری خشم خود را بر سر آفاق خالی كرد و او را به شدت تنبیه و از خانه بیرون كرد. اكنون بیش از هفت ماه از این وقایع گذشته و به روزهای پر التهاب شهریور 1320 رسیده ایم.....
-
13
مرداد 1400
ارسلان از ترس آنكه مونس بار دگر تحت فشار تاجما مجبور به ازدواجی ناخواسته شود ازمونس خواستگاری می كند مونس كه می داند مادرش با این ازدواج مخالفت خواهد كرد می پذیرد تا پنهان از مادر و سایر اهالی خانه، به عقد ارسلان در بیاید. آفاق مستخدمه لال خانه به واسطه محبت مادرانه ای كه به ارسلان دارد تنها كسی است كه از این ازدواج باخبر است.
-
12
مرداد 1400
مونس كه بعد از جدایی از همسرش همه امیدش به حفظ خانه پدری بود؛ مهریه خود را به برادرش داد تا از فروش خانه پدری منصرف شود. ارسلان مونس را ملامت كرد كه با بخشیدن مهریه اش به فرهاد میرزا همان اشتباهی را مرتكب شده كه سه سال قبل انجام داده بود. یاد آوری گذشته، غبار از عشقی بر می دارد كه سال ها، بین مونس و ارسلان پنهان مانده. از طرفی ارسلان با تشویق دوست اش شفق به امید كسب یك شغل آبرومند، ناخواسته وارد جریان سیاسی نو ظهوری می شود كه هسته اولیه حزب توده را تشكیل می دهد.
-
11
مرداد 1400
تاجما، ملقب به تاج الملوك، بیوه مرحوم فریدون میرزا در تدارك برگزاری مراسم جهازكشون پسرش بود كه مراسم به دلیل مخالفت پدر عروس به تعویق می افتد. خانواده عروس، خانه تاجما را در شأن دختر خود نمی دانند و فرهاد میرزا را موظف به تهیه یك خانه مستقل برای همسرش می دانند. از طرفی مونس كوچكترین دختر تاجما بعد از سه سال به خانه می آید. شوهرش او را طلاق داده و مهریه اش را به او پرداخته و به نظر می رسد كه فرهاد میرزا برای تهیه خانه، چشم طمع به مهریه خواهرش دارد. در این میان ارسلانِ جوان كه خانه زاد و امین تاجماست تصمیم می گیرد از خانه برود او كه سال ها قبل دلباخته مونس بوده با بازگشت مونس به خانه، نمی خواهد دوباره گرفتار این عشق ممنوع شود. تمامی این وقایع در زمانی رخ می دهد كه كشور تحت تاثیر رویدادهای سیاسی ماه های پایانی حكومت رضا شاه است.
-
10
مرداد 1400
سال 1319 و ماه های پایانی حكومت استبدادی رضا شاه تاجما، ملقب به تاج الملوك، بیوه مرحوم فریدون میرزا در تدارك برگزاری مراسم جهازكشون تنها پسرش فرهاد میرزا ست كه باخبر می شود پدر زن فرهاد میرزا، تا تهیه خانه مستقل برای دخترش، اجازه جهازكشون و برگزاری مراسم عروسی را نمی دهد. در چنین وانفسایی، مونس كوچكترین دختر تاجما نیز از شهرستان به خانه می آید و اعلام می كند كه شوهرش او را طلاق داده. در خانه تاجما اما رویدادهای دیگری نیز در شُرف وقوع اند...
-
09
مرداد 1400
تاجما اگر چه عروس خانواده قجری است اما امورات زندگی او و فرزندانش از طریق چاپخانه پدری اش می گذرد. مسائل و اختلافات بین افراد خانواده منجر به اتفاقاتی از شهریور 1320 تا 28 مرداد 1332 می شود كه با رویداد های مستند سیاسی و اجتماعی گره می خورد.