ادامه بازجوییها از زن میرعلی و جلال و حتا شكنجه دومی، یحیا را مطمئنتر میكند كه كلید ماجرا در دستان آدم های عادی نیست. یحیا در آیین تاجگذاری پهلوی اول، تصادفی با رییس روبهرو میشود. رییس به یحیا میگوید كه مراقب رفتارهایش و دسیسههای بالادستیها باشد. یحیا اعتنایی نمیكند...
دوسیه
از 10 مرداد از ساعت 01:30 به مدت 30 دقیقه
كارآگاه یحیا،مستنطق ارشدادارهی تامینات دردوران پهلوی اول،ماموررسیدگی به پروندهای میشوددربارهی مفقودشدن یكی ازخناسان بنام شهركه در بیابانهای پایتخت،مشغول كارروی پروژهای كلیدی بوده است.كارآگاه،در طی تحقیقات به رده های بلا می رسد...
سردبیر ایوب آقاخانی كارگردان مهرداد عشقیان تهیه كننده مهدی نمینی مقدم افكتور محمدرضا قبادی فر نویسنده امیرعطا جولایی صدابردار علی حاجی نوروزی بازیگران محمد رضاعلی مهرداد عشقیان راضیه مومیوند باقر كریم پور سینا نیكوكار سعیده فرضی سعید سلطانی عبدالعلی كمالی
-
14
مرداد 1400
-
13
مرداد 1400
تهدید قهوهچی جواب میدهد و او اعتراف میكند كه میرعلی و فرد مشكوك به ارتكاب قتل، هر دو متواری شدهاند برای لاپوشانی یك دزدی بزرگ. از ما بهتران دعوای این دو را مستمسكی یافتهاند برای رد كردن یك زیرخاكی از مرز. یحیا خان عزم جدی میكند به كمك یك درشكهچی آزادیخواه پته حكومتیهای در پرده را روی آب بریزد.
-
12
مرداد 1400
سال 1304 نزدیك به تاجگذاری پهلوی اول در نظمیه تهران، پرونده جناییای به كارآگاه یحیا، مفتش كاركشته اداره ارجاع داده میشود پرونده خناسی به نام میرعلی كه چند روزی است گم شده. كارآگاه تحقیقات خود را طبق عرف شروع میكند، اما در همان گام اول به تناقضاتی برمیخورد. مساله را با مافوق خود، رییس اداره طرح میكند. رییس با جوابهای سربالا، او را به تامل در كار خود وا میدارد. به نظر میرسد پرونده، با وجود ظاهر ساده، وجهی سیاسی هم داشته باشد. یحیا حالا باید تصمیم بزرگی بگیرد ادامه این حرفه در سیامین سال خدمتش یا ترك شغل و البته این پرونده خاص. یحیا در ادامه پیگیری پرونده، به این پی میبرد كه همه اطرافیان میرعلی، از افشای یك راز خودداری میكنند. رد خناسان را تا پاتوق شان در قهوهخانهای فكسنی در بازار میزند، اما قهوهچی كه خود پیشتر خناس بوده، وانمود میكند چیزی نمیداند كه به كار یحیا خان بیاید.....
-
11
مرداد 1400
نزدیك به تاجگذاری پهلوی اول. در نظمیه تهران، پرونده جناییای به كارآگاه یحیا، مفتش كاركشته اداره ارجاع داده میشود پرونده خناسی به نام میرعلی كه چند روزی است گم شده. كارآگاه تحقیقات خود را طبق عرف شروع میكند، اما در همان گام اول به تناقضاتی برمیخورد. مساله را با مافوق خود، رییس اداره طرح میكند. رییس با جوابهای سربالا، او را به تامل در كار خود وا میدارد. به نظر میرسد پرونده، با وجود ظاهر ساده، وجهی سیاسی هم داشته باشد. یحیا حالا باید تصمیم بزرگی بگیرد....
-
10
مرداد 1400
كارآگاه یحیا، مستنطق ارشد اداره تامینات در دوران پهلوی اول، مامور رسیدگی به پروندهای میشود درباره مفقود شدن یكی از خناسان به نام شهر كه در بیابانهای پایتخت، مشغول كار روی پروژهای كلیدی بوده است. كارآگاه، تحقیقات را از همكاران او آغاز میكند، اما سرنخها او را به سمت مقامات ردهبالا سوق میدهد...