كلاله حاضر شد طرح فرشش را به سرگرد نشان دهد. سرگرد به قهوه خانه رفت و اتاق گلی خانم، مادر كلاله، و همینطور طرح فرش او را بررسی كرد. كار بازسازی قهوه خانه رو به اتمام است و نیما و كلاله نیت دارند دوباره در آنجا فعالیتهای فرهنگی و هنری ایرانی برپا كنند. از طرفی رد پای رجب، پدر نسرین نیازی سربندی، در سرقت پرده نقالی ارزشمند و قدیمی مرشد، دیده شده است.
تاب چله
از 25 دی از ساعت ساعت 3:30 بامداد به مدت 30 دقیقه
سالها پیش قهوهخانهای آتش میگیرد و همسر مرشد در آن حادثه از دنیا میرود. آن قهوهخانه پاتوق چند استاد هنرهای ایرانی (مانند منبتكاری و معماری و...) بوده است. این افراد كه با مرشد دوست بودند، قهوهخانه را ساخته بودند...
سردبیر: شهلا دباغی 🎬كارگردان: نازنین مهیمنی 📑نویسنده: حسین تفنگدار 🎧تهیه كننده: ژاله محمد علی 🕹️افكتور: نرگس موسی پور 🎤صدابردار: علی حاجی نوروزی 📽️تصویربردار: محمد وكیلی اقدم 🎞️ساخت تیزر: امیر شعیبی 🖌️گرافیك: احسان پیرولیان 🎭هنرمندان: رامین پورایمان محمد پورحسن امیر زنده دلان حمید یزدانی سیما رستگاران مهرداد مهماندوست مونا صفی علی اصغر دریایی كامیار محبی فرشید صمدی پور
-
29
دی 1400
-
28
دی 1400
سرگرد عطایی اصرار بر دیدن مرشد دارد اما كلاله میگوید پدرش هیچكس را به حضور نمی پذیرد. و از طرفی چون در روز قتل سید اسد، نیما اطراف امامزاده دیده شده، سرگرد او را بازجویی میكند سپس از نیما میخواهد كه از تهران خارج نشود. میرزا نیز نامهای تهدیدآمیز كه امضای طاهر بر آن نقش بسته، دریافت میكند با این مضمون كه نباید كار بازسازی قهوه خانه ادامه پیدا كند. این در حالی است كه طاهر برای بازسازی قهوه خانه به آنجا باز میگردد و همین موضوع ماجرا را پیچیده تر میكند.
-
27
دی 1400
كلاله و نیما، حاج محمد شیشه گر و اوس طاهر گچبر را برای مرمت قهوه خانه دعوت كردند، اما طاهر كه معتقد است آتشسوزی سال ها پیش عمدی بوده و حاج محمد در آن حادثه مقصر است، حاضر به همكاری نمی شود. از طرفی خبر میرسد شاگرد سید اسد نیز به قتل رسیده است. سرگرد برای تحقیقات بیشتر به امامزاده میرود و در آنجا متوجه می شود بخشی از زمین امامزاده كنده و با خاك دستی پر شده است. این نشانهای میشود برای پیدا شدن سرنخهای جدید....
-
26
دی 1400
كلاله پس از سال ها تصمیم گرفته است، قهوه خانهای كه پاتوق مرشد و هنرمندان بوده و طی حادثهای سوخته است را بازسازی كند. در این راه نیما، همسر كلاله، او را یاری میكند. آن ها تصمیم گرفتند كسانی كه سال ها پیش قهوه خانه را ساختهاند برای بازسازی آنجا دعوت به همكاری كنند. اما در همان ابتدا با پیدا شدن سرگرد عطایی مسیر مرمت قهوه خانه دگرگون میشود....
-
25
دی 1400