جلال آل احمد پس از پشت سرگذاشتن ماجراهای فراوانی كه با آثار او مرتبط هستند، همراه با همسرش سیمین به گیلان عزیمت می كند تا در آرامش و سكوت آنجا، كتاب چهاركعبه را ویرایش كند اما ناگهان در یك هوای سرد و بارانی و طوفانی، دچار تب و لرز می شود..سیمین به هشتپر می رود تا دكتر بیاوَرَد ولی چرخهای اتومبیلش در شنهای خیس ساحل گیرمی كند. ساعاتی بعد، جلال با لبخند با شكوهی بر لب، چشم از جهان فرو می بندد.
سیمین و آرزوهای خفته
از 5 آذر از ساعت 3 بامداد به مدت 30 دقیقه
وقتی كه بادها بر روی امواج ساحل می وزند ، وقتی كه ابرهای سیاه آسمان را می پوشانند ، وقتی كه دریا می نالد و می خروشد ؛ وقتی كه صاعقه فرود می آید انسان از خود خواهد پرسید آنها با چه زبانی سخن گفته اند كه ما از دركشان عاجز مانده ایم؟
-
10
آذر 1401
-
09
آذر 1401
جلال آل احمد پس از پشت سرگذاشتن ماجراهای فراوانی كه با آثار او مرتبط هستند، همراه با همسرش سیمین به گیلان عزیمت می كند تا در آرامش و سكوت آنجا، كتاب چهاركعبه را ویرایش كند اما ناگهان در یك هوای سرد و بارانی و طوفانی، دچار تب و لرز می شود..سیمین به هشتپر می رود تا دكتر بیاوَرَد ولی چرخهای اتومبیلش در شنهای خیس ساحل گیرمی كند. ساعاتی بعد، جلال با لبخند با شكوهی بر لب، چشم از جهان فرو می بندد.
-
08
آذر 1401
جلال آل احمد پس از پشت سرگذاشتن ماجراهای فراوانی كه با آثار او مرتبط هستند، همراه با همسرش سیمین به گیلان عزیمت می كند تا در آرامش و سكوت آنجا، كتاب چهاركعبه را ویرایش كند اما ناگهان در یك هوای سرد و بارانی و طوفانی، دچار تب و لرز می شود..سیمین به هشتپر می رود تا دكتر بیاوَرَد ولی چرخهای اتومبیلش در شنهای خیس ساحل گیرمی كند. ساعاتی بعد، جلال با لبخند با شكوهی بر لب، چشم از جهان فرو می بندد.
-
07
آذر 1401
-
06
آذر 1401
-
05
آذر 1401