نمایش سیمین و آرزوهای خفته - قسمت 4
جلال آل احمد پس از پشت سرگذاشتن ماجراهای فراوانی كه با آثار او مرتبط هستند، همراه با همسرش سیمین به گیلان عزیمت می كند تا در آرامش و سكوت آنجا، كتاب چهاركعبه را ویرایش كند اما ناگهان در یك هوای سرد و بارانی و طوفانی، دچار تب و لرز می شود..سیمین به هشتپر می رود تا دكتر بیاوَرَد ولی چرخهای اتومبیلش در شنهای خیس ساحل گیرمی كند. ساعاتی بعد، جلال با لبخند با شكوهی بر لب، چشم از جهان فرو می بندد.