تارا از طریق فضای مجازی، پیامی از توماس درلندن دریافت میكند. توماس به دنبال پدربزرگ مادری اش بوده و از طریق نام فامیل و شباهت تارا به مادرش پیامی فرستاده تاشاید خانواده تارا كسانی باشند كه او دنبالشان بوده است.مادربزرگ توماس، آلزایمر دارد و مادرش سرطانی وخیم كه روزهای پایانی عمرش را میگذراند تنها چیزی كه سالها قبل مادرش توانسته از مادربزرگ بفهمد اسم و فامیل پدرایرانی است. تارا پس از دریافت این پیام به دیدن پدر بزرگ (كوروش) می رود و...
از ساعت به مدت
التهابات دهه 30 ایران، ماجرای كودتا، دكتر مصدق و اخبار حول و حوش این ماجراها، و دختری كه پیامی از لندن دریافت می كند...
-
01
شهریور 1402
-
31
مرداد 1402
تارا از طریق فضای مجازی، پیامی از توماس درلندن دریافت میكند. توماس به دنبال پدربزرگ مادری اش بوده و از طریق نام فامیل و شباهت تارا به مادرش پیامی فرستاده تاشاید خانواده تارا كسانی باشند كه او دنبالشان بوده است.مادربزرگ توماس، آلزایمر دارد و مادرش سرطانی وخیم كه روزهای پایانی عمرش را میگذراند تنها چیزی كه سالها قبل مادرش توانسته از مادربزرگ بفهمد اسم و فامیل پدرایرانی است. تارا پس از دریافت این پیام به دیدن پدر بزرگ (كوروش) می رود و...
-
30
مرداد 1402
تارا از طریق فضای مجازی، پیامی از توماس درلندن دریافت میكند. توماس به دنبال پدربزرگ مادری اش بوده و از طریق نام فامیل و شباهت تارا به مادرش پیامی فرستاده تاشاید خانواده تارا كسانی باشند كه او دنبالشان بوده است.مادربزرگ توماس، آلزایمر دارد و مادرش سرطانی وخیم كه روزهای پایانی عمرش را میگذراند تنها چیزی كه سالها قبل مادرش توانسته از مادربزرگ بفهمد اسم و فامیل پدرایرانی است. تارا پس از دریافت این پیام به دیدن پدر بزرگ (كوروش) می رود و...
-
29
مرداد 1402
تارا از طریق فضای مجازی، پیامی از توماس درلندن دریافت میكند. توماس به دنبال پدربزرگ مادری اش بوده و از طریق نام فامیل و شباهت تارا به مادرش پیامی فرستاده تاشاید خانواده تارا كسانی باشند كه او دنبالشان بوده است.مادربزرگ توماس، آلزایمر دارد و مادرش سرطانی وخیم كه روزهای پایانی عمرش را میگذراند تنها چیزی كه سالها قبل مادرش توانسته از مادربزرگ بفهمد اسم و فامیل پدرایرانی است. تارا پس از دریافت این پیام به دیدن پدر بزرگ (كوروش) می رود و...
-
28
مرداد 1402
تارا از طریق فضای مجازی، پیامی از توماس درلندن دریافت میكند. توماس به دنبال پدربزرگ مادری اش بوده و از طریق نام فامیل و شباهت تارا به مادرش پیامی فرستاده تاشاید خانواده تارا كسانی باشند كه او دنبالشان بوده است.مادربزرگ توماس، آلزایمر دارد و مادرش سرطانی وخیم كه روزهای پایانی عمرش را میگذراند تنها چیزی كه سالها قبل مادرش توانسته از مادربزرگ بفهمد اسم و فامیل پدرایرانی است. تارا پس از دریافت این پیام به دیدن پدر بزرگ (كوروش) می رود و...
-
29
مرداد 1399
تارا پیامی از توماس، پسر انگلیسی دریافت كرد مبنی بر اینكه مادربزرگش كارولین دختری از پدربزرگ تارا یعنی داریوش كبیری دارد. همین داستان باعث تماس های بسیار بین آن دو و علاقمندی توماس به تارا شد. كارولین كه در آسایشگاه روانی بستری است چیزی به یاد نمی آورد. توماس اصرار دارد به خاطر شرایط بیماری مادرش و وخامت حال او هرچه زودتر تست دی ان ای انجام شود. داریوش كه باور ندارد از كارولین صاحب فرزندی باشد مخالفت كرد؛ اما در نهایت با اصرار تارا پذیرفت. اما سوی دیگر داستان در خاطرا ت هم شنیدیم كارولین با ابراز علاقه، خودش را به داریوش كه مدیر نشریه شده نزدیك میكند و خط مشی میدهد.
از سویی دیگر مهرداد دوست قدیمی داریوش مقابل اندیشه های كارولین كه میخواهد با مقالاتش ما
بین دكترمصدق، فاطمی و آیت اله كاشانی اختلاف نظر نشان دهد، می ایستد سعی میكند مانع مقاله های او شود. اما داریوش كه كاملا توسط كارولین اغوا شده نمی پذیرد و مهرداد مجبورمیشود از ادامه همكاری با نشریه خودداری كند. ناآرامی ها آغاز شده و دكتر مصدق از سوی دربار تحت فشار است... -
28
مرداد 1399
تارا پس از دریافت پیامی از طرف توماس پسر انگلیسی كه ادعا داشت پدربزرگ تارا ؛ داریوش كبیری، پدربزرگ او هم هست به كنكاش پرداخت و متوجه ارتباط كارولین با پدربزرگش در جوانی شد. كارولین كه خودش را به داریوش نزدیك كرده بود به فعالیت سیاسی همراه او و مهرداد پرداخت و از همانجا اختلاف نظربسیاری با مهرداد كه در جبهه دكتر فاطمی و آیت اله كاشانی بود پیدا كرد. از طرفی ابراز علاقه های او به داریوش باعث شد تا داریوش با او به صورت پنهانی محرم شود . كارولین بسیار در خط مشی نشریه روی داریوش تاثیرگذار بود و همین امر باعث شد تا مهرداد درباره او تحقیق كند. مهرداد متوجه ارتباط او با یك مرد ایرانی به نام رشیدیان شد و به داریوش اطلاع داد. داریوش با شنیدن این خبر برآشفت و تصمیم گرفت با كارولین صحبت كند.
-
27
مرداد 1399
تارا پیامی از یك پسر بریتانیایی دریافت كرد كه به دنبال پدربزرگش داریوش كبیری در ایران است. تارا با پدربزرگش داریوش، درباره این پیام گفتگو كرد و همراه او به خاطرات داریوش كبیری رفتیم و شنیدیم كه داریوش در دوران تحصلیش در لندن با كارولین كه ادبیات فارسی میخواند و بسیار علاقه به فرهنگ و ادبیات ایران بود آشنا شد و او را همراه خود به ایران آورد.پدر داریوش كبیری كه صاحب امتیاز نشریه بود، سِمت خود را به پسرش سپرد و داریوش به همراه مهرداد، دوست قدیمی اش كه هر دو به دكتر فاطمی و شیوره روزنامه نگاری او علاقه داشتند، شروع به قلم زدن كردند. كارولین كه ظاهرا به داریوش علاقمند شده در ایران ماندگار شد و به آنها در نوشتن یك مقاله درباره سخنرانی جلال آل احمد بر ضد شاه كمك كرد.
-
26
مرداد 1399
تارا كبیری كه دانشجوی ادبیات است برای ارائه مقاله خود در باره قطعه زمستان اخوان ثالث بهمراه هم دانشگاهی اش نوید به ماجرای كودتای 28 مرداد رسیدند از طرف دیگر پیامی از یك پسر بریتانیایی به نام توماس دریافت كرد كه به دنبال پدربزرگ ایرانی خود با نام داریوش كبیری است توماس به او گفت مادرش در حال شیمی درمانیست و زمان زیادی ندارد و میخواهد هر چه زودتر پدرش را ببیند. داریوش كبیری پدربزرگ تارا، از فعالان و رزنامه نگاران دوره مصدق بوده. تارا به دیدار او رفت و درباره پیامی كه دریافت كرده با او صحبت كرد پدربزرگ از آشنایی اش با كارولین؛ دختری بریتانیایی در لندن در دوران تحصیلش در انگلیس برای تارا گفت و ما همراه آنها به خاطرات او در سال هزار و نهصد و پنجاه و دو؛ هزار و سیصد و سی شمسی در لندن رفتیم.
-
25
مرداد 1399
تارا كبیری كه دانشجوی ادبیات است برای ارائه مقاله خود درباره قطعه زمستان اخوان ثالث بهمراه هم دانشگاهی اش نوید به ماجرای كودتای 28 مرداد می پردازد.