مجید و رسول دو رزمنۀ مدافع حرم هستند كه برای حفاظت از حرم حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س) به سوریه اعزام شدند. طی یك درگیری كه اتفاق می افته، این دو رزمنده به اسارت نیروهای داعش درمی آند. ابوراشد، فرمانده داعشی ها، قصد داره اونهارو به شهادت برسونه. اما با دستوری كه میرسه،
سرانجام اونها به خاطر حمله هواپیماهای سوری از دست نیروهای داعش فرار می كنند. خانواده این دو رزمنده سخت نگران وضعیت اونها هستند و كسی خبر نداره چه بلایی سرشون اومده. مجید و رسول در روستایی به پیرزنی، به نام ام علی پناه می برند. ام علی به اونها كمك می كنه و بهشون دوتا كلت كمری میده. مجید و رسول در بین راه با كامیونی رو به رو می شند كه برای داعشِ و مسیرش سمت جنوبه. اونها سوار كامیون می شند، كامیونی پر از مواد منفجره كه قصد داره عملیات انتحاری انجام بده. رزمندگان داستان ما هرطوری هس به منطقۀ امنی می رسند و پس از درگیری با راننده كامیون رو هم منفجر می كنند. وقتی مجید و رسول به خط مقدم داعش و ارتش سوریه میرسند، در بحبوحه درگیری فرمانده استواری اونهارو پیدا كرده و صداشون می زنه. اما چند انفجار پی در پی نجاتا اونهارو در حاله ای از ابهام فرو می بره.
اسارت
از 2 اسفند از ساعت 17:30 به مدت 15 دقیقه
رسول و مجید دو رزمندة مدافع حرم كه برای نبرد با نیروهای تكفیری به سوریه اعزام شدند. سخت منتظرند بلكه درگیری جدی صورت بگیره و این چنین اونها انتقام مردم بی دفاع رو از داعشی ها بگیرند.
تهیه كننده: ریحانه یزدان دوست كارگردان: امیرزنده دلان نویسنده: اكبرخورد چشم راوی: میرطاهرمظلومی صدابردار: حیدرصفدری افكتور: محمدرضا قبادی فر بازیگران: مهدی نمینی مقدم- محمد رضا علی-احمد گنجی- مجید حمزه-امیر عباس توفیقی- نازنین مهیمنی نوشین حسن زاده-سینا نیكوكار-مسعودزنوزی راد-امیرزنده دلان- مینا شجاع- مهرداد عشقیان
-
07
اسفند 1399
-
06
اسفند 1399
مجید و رسول دو رزمندة مدافع حرم كه برای حفاظت از حرم حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س) و نیز دفاع از مردم سوریه در برابر تكفیری ها به سوریه اعزام شدند، در یك درگیری توسط نیروهای داعش اسیر می شوند. قراره ابوراشد، فرمانده داعش این دو اسیر رو به شهادت برسونه و از صحنۀ شهادت شون فیلمی تهیه بشه. اما به ناچار و طبق دستور، اونها رو سمت رقه می بره. نیروهای داعش در بین راه با رسول و مجید خیلی بد رفتاری می كنند، چنانچه دستور میدهند تا اونها رو سنگ باران كنند. نیمه های شب و به خاطر حمله هواپیماهای سوری، این دو رزمنده مدافع حرم موفق می شوند فرار كنند. مجید و رسول كه تشنه و گرسنه هستند به روستایی خالی از سكنه می رسند. ام علی تنها باقی ماندة روستا از اونها استقبال می كنه و زمانی كه قصد دارند روستا رو ترك كنند بهشون دو تا كلت كمری میده. خبر اسارت این جوان مدافع حرم خانواده شون رو سخت نگران كرده. كاری از دست كسی برنمی آد. در ادامه مجید و رسول؛ به یك كامیون متعلق به نیروهای داعش برخورد می كنند. فكری به سر مجید می زنه بلكه بتوانند خودشون رو از اون وضعیت نجات بدهند.
-
05
اسفند 1399
رسول و مجید دو رزمندة مدافع حرم برای دفاع از مردم سوریه و حفاظت، از حرم حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س) به اون كشور اعزام شدند. به خاطر درگیری كه با گروه تروریستی داعش اتفاق می افته، این دو مدافع حرم اسیر می شند. ابو راشد، سردستۀ داعشی ها قصد داره این دو رزمنده رو به شهادت برسونه و از صحنه شهادت شون فیلم تهیه كنه. اما از شهر رقه دستور می رسه باید این دو اسیر رو سنگ باران كنند. این دو مدافع حرم كه زخمی شدند و حال چندان مساعدی ندارند، همچنان درمقابل اذیت و آزار نیروهای داعش مقاومت می كنند. خانواده هاشون سخت نگران هستند و زمانی كه متوجه می شوند فرزندان شون اسیر شدند، نگرانی شون بیشتر هم می شه. مجید و رسول در راه رقه هستند اما هواپیماهای سوری به كاروان داعش حمله می كنند. فرصت خوبی پیش می آید تا شاید اونها از دست نیروهای داعش فرار كنند....
-
04
اسفند 1399
رسول و مجید دو رزمندة مدافع حرم برای دفاع از مردم سوریه و حفاظت، از حرم حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س) به اون كشور اعزام شدند. به خاطر درگیری كه با گروه تروریستی داعش اتفاق می افته، این دو مدافع حرم اسیر می شند. ابو راشد، سردستۀ داعشی ها قصد داره این دو رزمنده رو به
شهادت برسونه و از صحنه شهادت شون فیلم تهیه كنه. اما از شهر رقه دستور می رسه باید این دو اسیر رو سنگ باران كنند. این دو مدافع حرم كه زخمی شدند و حال چندان مساعدی ندارند، همچنان درمقابل اذیت و آزار نیروهای داعش مقاومت می كنند. خانواده هاشون سخت نگران هستند و زمانی كه متوجه می شوند فرزندان شون اسیر شدند، نگرانی شون بیشتر هم می شه. مجید و رسول در راه رقه هستند اما هواپیماهای سوری به كاروان داعش حمله می كنند. فرصت خوبی پیش می آید تا شاید اونها از دست نیروهای داعش فرار كنند..... -
03
اسفند 1399
زمان عملیات شروع می شود و نیروهای مدافع حرم برای نجات شهر عازم می شوند. درگیری شدیدی صورت می گیرد. در تهران مادر مجید، مرضیه خانم و مادر رسول، مریم خانم سخت نگران فرزندان خودشون هستند غافل از این كه بچه هاشون رو داعش اسیر كرده.....
-
02
اسفند 1399
رسول و مجید دو رزمندة مدافع حرم كه برای نبرد با نیروهای تكفیری به سوریه اعزام شدند سخت منتظرند بلكه درگیری جدی صورت بگیره و این چنین اونها انتقام مردم بی دفاع رو از داعشی ها بگیرند و....