نمایش رفیق سفید پوش- قسمت 7
دكتر سماواتی كه بعد از آغاز جنگ و به دنیا آمدن دومین فرزندش نتوانسته خانوادهاش را از آبادان خارج كند بسیار عصبی و آشفته است. او به دكتر محجوب میگوید كه نمی تواند اوضاع را تحمل كند و قصد دارد بیمارستان را ترك كرده و خودش خانوادهاش را از آبادان بیرون ببرد. تقیِ 17 ساله هم كه خانوادهاش را درجنگ از دست داده و بعد از جراحت در بیمارستان بستری شده دچار افسردگیست. اما دكتر محجوب و همكارانش كمی با او ارتباط برقرار كرده اند...