نمایش در مسیر سفر- قسمت 11
بهزاد كه عكاس است پس از سالها چند عكس قدیمی مربوط به یكی از روزهای خونین خرمشهر را در اینترنت قرار داد. شخصی به بهزاد پیغام داد زن حاضر در عكس را پس از آن تاریخ زنده دیده و شهید نشده بوده است. بهزاد آشفته از این خبر دوستش طاهر را در جریان گذاشت. طاهر و همسرش شوكه از این ماجرا تصمیم گرفتند پس از سالها به پسرشان حامد بگویند خانوادهی واقعی او نیستند و زن درون عكس كه گمان میكردند در انفجار شهید شده مادربزرگ او بوده است. حامد پس از شنیدن این ماجرا به دلیل پنهانكاری طاهر و گیتی از آنها فاصله گرفت و از بهزاد خواست تا برای یافتن مادربزرگش راهی جنوب شوند.آنها راهی شده اما در میانهی راه دچار تصادفی جزئی گشتند. طاهر و گیتی كه بدون اطلاع حامد راهی جنوب شده بودند با بروز این تصادف خود را به بهداری محل بستری حامد رساندند. به دلیل صدمه ماشین بهزاد، حامد ناچار شد بپذیرد سفر را با یكدیگر ادامه بدهند. آنها به خرمشهر رسیدند و در هتلی مستقر شدند. در اصفهان نیز خانوادهی شكوری برای حفظ كارگاه به بانك مراجعه كردند تا وام بگیرند اما موفق نشدند و این مسئله وضعیت روحی خانواده را دستخوش تغییر كرد