نمایش توطئه خانوادگی- قسمت 12
عطا سلامت فارغ التحصیل رشتهی داروسازیست. او و خانوادهاش همراه پدربزرگ و مادربزرگ و خانوادهی عمو ساكن ساختمانی در یكی از محلات تهران هستند. عطا از سوی نازنین دختر مورد علاقهاش جواب رد میشنود. همین مسئله و از سویی دیگر سختگیری رئیس شركت باعث میشود عطا از كار خود استعفا بدهد. او كه دریافته است گاهی انسانها مكنونات قلبی و آنچه كه در سر دارند را آشكار نمیكنند تصمیم میگیرد دارویی بسازد كه توسط آن از درونیات دیگران باخبر شود. عطا پس از انجام آزمایشاتی شربتی موثر درست میكند. او كه متوجه شده مادربزرگش نگران كارهای سیامك، پسرش، است شربت را با ترفندی به خورد عمویش میدهد. سیامك پس از خوردن شربت برای آذر، همسرش، آشكار میكند كه مغازهشان را فروخته و پولش را در تجارتی از دست داده است. پس از اینكه دارو اثرش را از دست میدهد، سیامك نزد دوستش سنجری میرود. سنجری از حرفهای سیامك اظهار تعجب میكند و معتقد است حتما دارویی به خورد او دادهاند. سیامك به عطا شك میكند