عطا سلامت فارغ التحصیل رشتهی داروسازیست. او و خانوادهاش همراه پدربزرگ و مادربزرگ و خانوادهی عمو ساكن ساختمانی در یكی از محلات تهران هستند. عطا از سوی نازنین دختر مورد علاقهاش جواب رد میشنود. همین مسئله و از سویی دیگر سختگیری رئیس شركت باعث میشود عطا از كار خود استعفا بدهد. او كه دریافته است گاهی انسانها مكنونات قلبی و آنچه كه در سر دارند را آشكار نمیكنند تصمیم میگیرد دارویی بسازد كه توسط آن از درونیات دیگران باخبر شود. عطا پس از انجام آزمایشاتی شربتی موثر درست میكند. این شربت را بیشتر اعضای خانواده میخورند و هر كدام به طریقی رازهایشان را فاش میكنند. سیامك، عموی عطا، در مورد این شربت عجیب و غریب برای دوستش سنجری صحبت میكند. سنجری تلاش میكند سیامك را به دزدیدن این دارو ترغیب كند كه موفق نمیشود. از طرفی كمكم آثار مخرب این دارو برای عطا آشكار میشود و به نظر میرسد كه او از ساخت این شربت پشیمان شده تا اینكه شبهنگام و زمانی كه قصد خروج از زیرزمین را دارد صدای قدمهایی را در تاریكی میشنود و با چوب به او حمله میكند.
توطئه خانوادگی
11 تا 17 مرداد از ساعت 8:45 به مدت 15 دقیقه
عطا از سوی نازنین دختر مورد علاقهاش جواب رد میشنود. همین مسئله و از سویی دیگر سختگیری رئیس شركت باعث میشود عطا از كار خود استعفا بدهد. كه منجر به اتفاقات عجیبی برای او می شود
كارگردان سعیده فرضی تهیه كننده اشرف اسلسادات اشرف نژاد نویسنده یاسمن شكرگزار - هانیه نجفی افكتور محمدرضا قبادی فر گوینده مهدی طهماسبی بازیگران احمد گنجی - شهریار حمزیان، مجید حمزه - بهادر ابراهیمی، مهرداد عشقیان- محمد سعید سلطانی، نازنین نهیمنی - سهیلا تیراوی، افسانه محمدی - احمد لشینی، نوشین حسن زاده ،مینو جبارزاده ،محمدرضا قلم بر
-
24
مرداد 1399
-
23
مرداد 1399
عطا سلامت فارغ التحصیل رشتهی داروسازیست. او و خانوادهاش همراه پدربزرگ و مادربزرگ و خانوادهی عمو ساكن ساختمانی در یكی از محلات تهران هستند. عطا از سوی نازنین دختر مورد علاقهاش جواب رد میشنود. همین مسئله و از سویی دیگر سختگیری رئیس شركت باعث میشود عطا از كار خود استعفا بدهد. او كه دریافته است گاهی انسانها مكنونات قلبی و آنچه كه در سر دارند را آشكار نمیكنند تصمیم میگیرد دارویی بسازد كه توسط آن از درونیات دیگران باخبر شود. عطا پس از انجام آزمایشاتی شربتی موثر درست میكند. سیامك با نقشهی عطا این شربت را میخورد و نزد همسرش آذر اعترافاتی میكند كه موجب خشم او میشود. سنجری دوست سیامك معتقد است كه این اعترافات تحت تاثیر دارویی عجیب و غریب صورت گرفته. سیامك به عطا شك میكند. او با ترفندی شربت را از آزمایشگاه عطا خارج میكند و به خورد همسرش آذر و همچنین برادرش، سیروس میدهد. سیروس برای فریبا همسرش آشكار میكند كه پول بازنشستگی را در بورس از دست داده و آذر نزد سیامك اعتراف میكند كه سرویس جواهراتش را گم كرده است
-
22
مرداد 1399
عطا سلامت فارغ التحصیل رشتهی داروسازیست. او و خانوادهاش همراه پدربزرگ و مادربزرگ و خانوادهی عمو ساكن ساختمانی در یكی از محلات تهران هستند. عطا از سوی نازنین دختر مورد علاقهاش جواب رد میشنود. همین مسئله و از سویی دیگر سختگیری رئیس شركت باعث میشود عطا از كار خود استعفا بدهد. او كه دریافته است گاهی انسانها مكنونات قلبی و آنچه كه در سر دارند را آشكار نمیكنند تصمیم میگیرد دارویی بسازد كه توسط آن از درونیات دیگران باخبر شود. عطا پس از انجام آزمایشاتی شربتی موثر درست میكند. او كه متوجه شده مادربزرگش نگران كارهای سیامك، پسرش، است شربت را با ترفندی به خورد عمویش میدهد. سیامك پس از خوردن شربت برای آذر، همسرش، آشكار میكند كه مغازهشان را فروخته و پولش را در تجارتی از دست داده است. پس از اینكه دارو اثرش را از دست میدهد، سیامك نزد دوستش سنجری میرود. سنجری از حرفهای سیامك اظهار تعجب میكند و معتقد است حتما دارویی به خورد او دادهاند. سیامك به عطا شك میكند
-
21
مرداد 1399
عطا سلامت فارغ التحصیل رشتهی داروسازیست. او و خانوادهاش همراه پدربزرگ و مادربزرگ و خانوادهی عمو ساكن ساختمانی در یكی از محلات تهران هستند. عطا از سوی نازنین دختر مورد علاقهاش جواب رد میشنود. همین مسئله و از سویی دیگر سختگیری رئیس شركت باعث میشود عطا از كار خود استعفا بدهد. او كه دریافته است گاهی انسانها مكنونات قلبی و آنچه كه در سر دارند را آشكار نمیكنند تصمیم میگیرد دارویی بسازد كه توسط آن از درونیات دیگران باخبر شود. عطا پس از انجام آزمایشاتی شربتی موثر درست میكند. اسد، پدربزرگ عطا، اتفاقی این شربت را میخورد و اعتراف میكند كه هیچوقت سه دانگ خانهشان به نام طلعت نبوده است. طلعت كه از این ماجرا بیخبر بوده از اسد رنجیده میشود اما عطا به كمك پدربزرگش میشتابد و موقعیتی ایجاد میكند كه اسد حرفهایش را به طلعت میزند.
-
20
مرداد 1399
عطا سلامت فارغ التحصیل رشتهی داروسازیست. او و خانوادهاش همراه پدربزرگ و مادربزرگ و خانوادهی عمو ساكن ساختمانی در یكی از محلات تهران هستند. عطا از سوی نازنین دختر مورد علاقهاش جواب رد میشنود. همین مسئله و از سویی دیگر سختگیری رئیس شركت باعث میشود عطا از كار خود استعفا بدهد. او كه دریافته است گاهی انسانها مكنونات قلبی و آنچه كه در سر دارند را آشكار نمیكنند تصمیم میگیرد دارویی بسازد كه توسط آن از درونیات دیگران با خبر شود. عطا پس از انجام آزمایشاتی شربتی موثر درست میكند. اسد، پدربزرگ عطا، اتفاقی این شربت را میخورد و اعتراف میكند كه هیچوقت سه دانگ خانهشان به نام طلعت نبوده است. طلعت كه از این ماجرا بیخبر بوده از اسد رنجیده میشود. از سویی سیمین، عمهی عطا، به خانهی آنها میآید و وقتی كه تمام زنان خانواده جمع هستند، فریبا مادر عطا اشتباهی از شربت ساخت پسرش میخورد و آشكار میكند چند سال قبل او بوده كه سهوا موجب شكست خوردن سیمین در مسابقهی آشپزی شده است.
-
19
مرداد 1399
سختگیری رئیس شركت باعث میشود عطا از كار خود استعفا بدهد. او كه دریافته است گاهی انسانها مكنونات قلبی و آنچه كه در سر دارند را آشكار نمیكنند تصمیم میگیرد دارویی بسازد كه توسط آن از درونیات دیگران باخبر شود. عطا پس از انجام آزمایشاتی شربتی موثر درست میكند. از طرفی دیگر سیامك، عموی عطا، كه فردی دغلباز است پدرش اسد را راضی كرده كه خانه را بكوبند و تبدیل به مجتمعی بزرگ بكنند. طلعت مادربزرگ عطا كه صاحب سه دانگ از خانه است مخالفت میكند. اسد اتفاقی شربت ساخت عطا را میخورد و اعتراف میكند كه هیچوقت سه دانگ این خانه را به اسم طلعت نكرده است...
-
18
مرداد 1399
در قسمتهای قبل شنیدید كه عطا سلامت فارغ التحصیل رشتهی داروسازیست. او و خانوادهاش همراه پدربزرگ و مادربزرگ و خانوادهی عمو ساكن ساختمانی در یكی از محلات تهران هستند. عطا از سوی نازنین دختر مورد علاقهاش جواب رد میشنود. همین مسئله و از سویی دیگر سختگیری رئیس شركت باعث میشود عطا از كار خود استعفا بدهد. او كه دریافته است گاهی انسانها مكنونات قلبی و آنچه كه در سر دارند را آشكار نمیكنند تصمیم میگیرد دارویی بسازد كه توسط آن از درونیات دیگران باخبر شود. عطا پس از انجام آزمایشاتی شربتی موثر درست میكند. او این شربت را به خورد ساسان دوست صمیمیاش میدهد. دارو روی دوست عطا اثر كرده و او به زیبا، خواهر عطا، ابراز علاقه میكند. اینك ادامهی نمایش...
-
17
مرداد 1399
عطا سلامت فارغ التحصیل رشتهی داروسازیست. او و خانوادهاش همراه پدربزرگ و مادربزرگ و خانوادهی عمو ساكن ساختمانی در یكی از محلات تهران هستند. عطا از سوی نازنین دختر مورد علاقهاش جواب رد میشنود. همین مسئله و از سویی دیگر سختگیری رئیس شركت باعث میشود عطا از كار خود استعفا بدهد
-
16
مرداد 1399
عطا سلامت فارغ التحصیل رشتهی داروسازیست. او و خانوادهاش همراه پدربزرگ و مادربزرگ و خانوادهی عمو ساكن ساختمانی در یكی از محلات تهران هستند. عطا از سوی نازنین دختر مورد علاقهاش جواب رد میشنود. همین مسئله و از سویی دیگر سختگیری رئیس شركت باعث میشود عطا از كار خود استعفا بدهد
-
15
مرداد 1399
عطا سلامت فارغ التحصیل رشتهی داروسازیست. او و خانوادهاش همراه پدربزرگ و مادربزرگ و خانوادهی عمو ساكن ساختمانی در یكی از محلات تهران هستند. عطا از سوی نازنین دختر مورد علاقهاش جواب رد میشنود. همین مسئله و از سویی دیگر سختگیری رئیس شركت باعث میشود عطا از كار خود استعفا بدهد. از طرفی سیامك، عموی عطا، كه فردی دغلباز است تصمیم دارد دخترش، فرنوش را به ازدواج با پسر سنجری، یكی از دوستانش، ترغیب كند كه با مخالفت فرنوش مواجه میشود
-
14
مرداد 1399
عطا سلامت فارغ التحصیل رشتهی داروسازیست. او و خانوادهاش همراه پدربزرگ و مادربزرگ و خانوادهی عمو ساكن ساختمانی در یكی از محلات تهران هستند. عطا از سوی نازنین دختر مورد علاقهاش جواب رد میشنود. همین مسئله و از سویی دیگر سختگیری رئیس شركت باعث میشود عطا از كار خود استعفا بدهد. عطا در گفتگو با مادرش، فریبا، و دوستش، ساسان، درمیابد گاهی انسانها مكنونات قلبی و آن چه كه در سر دارند را به راحتی آشكار نمیكنند. از سویی دیگر سیامك، عموی عطا، سعی دارد پدر را برای كوبیدن و ساخت مجدد خانه راضی كند. طلعت كه مالك سه دانگ از خانه است، با این مسئله مخالفت میكند. از طرفی عطا از اسد اجازه میگیرد كه برای مدتی آزمایشاتش را در زیرزمین خانه ادامه بدهد.
-
13
مرداد 1399
عطا سلامت فارغ التحصیل رشتهی داروسازیست. او و خانوادهاش همراه پدربزرگ و مادربزرگ و خانوادهی عمو ساكن ساختمانی در یكی از محلات تهران هستند. عطا از سوی نازنین دختر مورد علاقهاش جواب رد میشنود. همین مسئله و از سویی دیگر سختگیری رئیس شركت باعث میشود عطا از كار خود استعفا بدهد. از طرفی سیامك، عموی عطا، كه فردی دغلباز است تصمیم دارد دخترش، فرنوش را به ازدواج با پسر سنجری، یكی از دوستانش، ترغیب كند كه با مخالفت فرنوش مواجه میشود
-
12
مرداد 1399
عطا سلامت فارغ التحصیل رشتهی داروسازیست. او و خانوادهاش همراه پدربزرگ و مادربزرگ و خانوادهی عمو ساكن ساختمانی در یكی از محلات تهران هستند. عطا از سوی نازنین دختر مورد علاقهاش جواب رد میشنود. همین مسئله و از سویی دیگر سختگیری رئیس شركت باعث میشود عطا از كار خود استعفا بدهد
-
11
مرداد 1399
به مشكلات و اتفاقاتی كه برای جوانان پیش می آید می پردازد.