نمایش توطئه خانوادگی- قسمت 14
عطا سلامت فارغ التحصیل رشتهی داروسازیست. او و خانوادهاش همراه پدربزرگ و مادربزرگ و خانوادهی عمو ساكن ساختمانی در یكی از محلات تهران هستند. عطا از سوی نازنین دختر مورد علاقهاش جواب رد میشنود. همین مسئله و از سویی دیگر سختگیری رئیس شركت باعث میشود عطا از كار خود استعفا بدهد. او كه دریافته است گاهی انسانها مكنونات قلبی و آنچه كه در سر دارند را آشكار نمیكنند تصمیم میگیرد دارویی بسازد كه توسط آن از درونیات دیگران باخبر شود. عطا پس از انجام آزمایشاتی شربتی موثر درست میكند. این شربت را بیشتر اعضای خانواده میخورند و هر كدام به طریقی رازهایشان را فاش میكنند. سیامك، عموی عطا، در مورد این شربت عجیب و غریب برای دوستش سنجری صحبت میكند. سنجری تلاش میكند سیامك را به دزدیدن این دارو ترغیب كند كه موفق نمیشود. از طرفی كمكم آثار مخرب این دارو برای عطا آشكار میشود و به نظر میرسد كه او از ساخت این شربت پشیمان شده تا اینكه شبهنگام و زمانی كه قصد خروج از زیرزمین را دارد صدای قدمهایی را در تاریكی میشنود و با چوب به او حمله میكند.