نمایش مهمان ما- قسمت 5
خالد كه طلبۀ جوانی در شهر نجف هست، به خاطر علاقه ای كه به حضرت امام داره، ضمن دیدار ایشان در حرم حضرت علی (ع) همراه دوستش، ابومجد در جلسات درس خارج فقه ایشان شركت می كنه، ولی این پایان داستان نیست، زیرا حمدان كه روزگاری خواستگار راحله، همسر خالد بوده و به خاطر شكست عشقی، از اون كینه به دل داره، در فكر انتقامه. حمدان با سرگرد جاسم دیداری می كنه. سرگرد جاسم كه بعد از مدت ها به شهر نجف برگشته، قصد داره پنهانی یك عملیات تبلیغاتی و مخرب علیه خانوادۀ حكیم و شیعیان عراق ترتیب بده. اون از حمدان می خواد مثل سابق براش خبرچینی كنه. حمدان كه می دونه نفوذ به خانوادۀ حكیم سخت هست، به سرگرد جاسم پیشنهاد می كنه تا از خالد به عنوان طعمه ای برای خراب كردن چهرۀ خانوادۀ حكیم و دیگر شیعیان استفاده كنند. سپس با هم قرار می گذارند، بعد از دستگیری خالد از اون اعترافات تلویزیونی علیه خانوادۀ حكیم بگیرند. زمانی كه خالد و ابومجد در حال رفتن به مدرسۀ شیخ انصاری، محلی كه امام اونجا درس خارج فقه میده، هستند، اون توسط افراد ناشناسی دستگیر شده و به محل نامعلومی برده میشه. خانواده سخت نگران هستند و كسی نمی دونه چه بلایی سر خالد اومده.