نمایش عطار- قسمت 3(تكرار)
خادم با مصیب زرگر درگیر می شود، چون به هر شكلی كه بوده عطار را وادار كرده تا لقمه نانی بخورد و لحظاتی بیاساید، و مقابل محكمه ایستاده تا اجازه ندهد كسی وارد آنجا شود و حداقل آسایش را از آقایش سلب نكند، اما مصیب زرگر كه بسیار سراسیمه و پریشان است، می خواهد هر طور شده به نزد عطار برود و خادم مانعش می شود. عطار به نزد آنها می آید و مصیب را به محكمه می برد تا علت ناراحتی اش را جویا شود. خادم در آنجا متوجه می شود كه باز هم عطار به خودش مشغول نشده و كتابت را به خوردن طعام ترجیح داده است. او باز هم می خواهد مصیب را از محكمه بدر كند، اما مصیب گریان از عطار می خواهد برای معالجه تنها پسرش به سرای او برود. عطار بدون معطلی می پذیرد و راهی خانه مصیب می شوند.