نمایش راز گردنبند- قسمت 4
شیرین در حالی فوت كرد كه تنها دغدغه عروس هایش به دست آوردن گردنبند جواهر او بود. بعد از مراسم ختم ثریا با نشان دادن عكسی از مادرش كه گردنبند جواهرنشان را به گردن داره، مدعی مالكیت گردنبند می شه. سر این موضوع بحث و كدورت بین عروس ها و عمه ثریا بالا می گیره. به خصوص آنكه ظاهرا وصیت نامه ای از شیرین نیست و چون سند خونه هم پیدا نمی شود، پسرها نمی توانند برای انحصار وراثت اقدام كنن. از سوی دیگر شراره و شهرام به طمع ارثیه ای كه قرار است به ثریا برسد، به خواستگاری او میرن. بالاخره در صندوق قدیمی شیرین باز می شه و ثریا می فهمه كه هیج حقی نسبت به گردنبند نداره اما به تحریك شراره برای فروش اون اقدام میكنه و متوجه میشه گردنبند بدلی خوش ساخت از گردنبندی قدیمی و گرانبهاست.