نمایش شاهراه- قسمت 7
در نمایشگاه لیلا به همراه مرد غریبه ای می آ ید و او را نامزد خود معرفی می كند شب هنگام در بازگشت به خانه احمد متوجه حضور غریبه ای در اتاقش می شود.او همان غریبه ای است كه در كودكی برایش خوردنی و نوشیدنی برده و در حقیقت پدرش عزیز است كه توانسته با صحنه سازی مرگ خود از دست مامورین فرار كند و با فعالیت در قاچاق كالا در كشورهای حاشیه خلیج فارس به ثروتی برسد و هزینه تحصیل او را فراهم كند. عزیز به احمد می گوید كه قصد دارد از كار قاچاق بیرون بیاید و در حوزه مسكن و فعالیت های قانونی درآمد زا فعالیت كند او از احمد می خواهد كه به شركت او سری بزند.