نمایش هزار برگ- قسمت 2
مهرنوش كه باردار است به توصیه پزشك، همراه همسرش علیرضا به روستایی دورافتاده میروند. محل سكونت آنها خانها موسم به خانه اربابی است. اهالی روستا این خانه را شوم میدانند. از سویی مدتی است كه علیرضا زنی بومی به نام آسیه را در حاشیه جنگل میبیند. زرین یكی از زنان روستا به مهرنوش میگوید كه این زن فرزند آل است. از طرفی دیگر شهناز مادر مهرنوش كه نگران دخترش است عازم روستا میشود. در اولین شبی كه شهناز به روستا آمده كودك مهرنوش به دنیا میآید....