نمایش ققنوس در موج- قسمت 20
یكتا پس از سیل آق قلا و از دست دادن همسرش سعید در این سیل با وجود بارداری در منطقه سیل زده برای كمك می ماند. با نزدیك شدن زمان بارداری به شهر خود مشهد بازمی گردد بعد از به دنیا آمدن پسرش سالار، با همه گیر شدن بیماری كرونا و درگیر شدن كادر درمان برای مراقبت و بهبود، بیماران كرونایی، یكتا ناچار است به دلیل شرایط فرزند خود را كمتر ببیند. حالا سالار یكساله شده است و یكتا افسوس می خورد كه نتوانسته است مانند سعید در تمام لحظات زیبای اولین دندان درآوردن سالار، اولین قدم برداشتنش و اولین كلمه گفتنش در كنار او باشد، اما از طرفی بسیار خوشحال است كه در این شرایط با توجه به پرستار بودنش توانسته كمكی برای بهبود بیماران و كاهش آمال آنها باشد.