نمایش خانه عمه ناهید- قسمت 1
عمه ناهید زن تنهایی است كه تنها دلخوشی اش بهنام، برادر زاده اش است. او كه تصمیم دارد از ایران برود، عمه را راضی می كند كه بخشی از خانه تاریخی و زیبایش را اجاره بدهد و پول آنرا بگیرد. عمه كه از نیت درونی بهنام بی خبراست می پذیرد. در این میان الهه كه دانشجوی كم بضاعتی است برای اجاره یكی از اتاق ها به آنجا می آید و سخت آنجا را می پسندد. اما بهنام كه در سرش نقشه های طلایی می پروراند او را از آنجا می راند. یك روز اتفاقی عمه و الهه با هم ملاقات می كنند و عمه دور از چشم بهنام اتاقی را به او اجاره می دهد. روز اسباب كشی بهار كه یكی از دوستان الهه است بهمراه او می آید و از آنجا كه رشته او معماری است شیفته معماری خانه می شود. عمه كه از اشتیاق او خوشش آمده پیشنهاد می كند تا او هم به آنجا نقل مكان كند. دخترها از خوشحالی در پوست خود نمی گنجند، این درحالی است كه بهنام بی خبر از همه چیز رویای گرفتن ویزا و مهاجرت را در سر می پروراند....